گاهی دلم هوای اشک می کند

گاهی دلم هوای اشک می کند

روان زچشم خوشه های خشم می کند

سفیر غم می چکد از گوشه ی چشمم

دلم خلاص ز غم و خشم می کند

 

+  بدست mostafa111 در ژوئن 22, 2015 | 

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.