تا به کی در مرصاد خود به کمین شان خواهی نشست، یا قاصم الجبارین

خداوندگارا! خداوندگاریت را در زمین به کسانی واگذار کردی که از ظلم شان فریاد هزاران از خلقت به آسمان رفیع بلند است و بندگانت از ظلم شان دادخواهی جز ناله و فریاد نمی یابند، و تو همچنان نظاره گر خزعبلات آنانی که به نام و مرام تو چنین می کنند، و تو انگار نمی خواهی که دستی بر رسوایی اشان از آستین بر فرازی. خدایا تا به کی در مرصاد خود به کمین شان خواهی نشست، یا قاصم الجبارین.

 

+ نوشته شده در شنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت 17:1توسط سید مصطفی مصطفوی  | 2 نظر شماره پست: 948  

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در چرا با مبارزین زمان خود، همان ...
دادگاه انقلاب اصفهان توماج صالحی را به اعدام محکوم کرد نگارش از یورونیوز فارسی تاریخ انتشار ۲۴/۰۴/۲۰...
- یک نظز اضافه کرد در مرثیه ایی بر عصر بی پناهی انسا...
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد یعنی از خوی غلامی ز سگان خوار تر است...