خدایا چکونه شکر نعمت با تو بودن کنم

خدایا تو را دوست می دارم و بر دوستی ام با تو استوارم، چرا که دوستی هستی که دوستی ات در هر زمان، مکان و شرایطی میسر است. تو آنی که هرگاه بخواهمت حضور داری، هرگاه بخوانمت می شنوی، به هر صورت صدایت کنم، چه از سر محبت با تو سخن گویم و چه جسارت گونه، شکوه کنم، باز مطمئنم که دوستم داری و سخنم را خواهی شنید. خدایا تو را دوست می دارم که برای نفوذ در دل دیگران نیازی به قربانی کردنم نداری؛ در کنارت احساس خطر نمی کنم. حیله و تزویر در تو نیست، از دروغ و دو رویی مبرایی. خدایا چگونه شکر نعمت دوستی ات را کنم.

 

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم مهر ۱۳۹۴ ساعت 16:29 شماره پست: 829

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.