نامه ای به خداوند متعال و صاحب میهمانی بزرگ رمضان

خدایا اکنون که میهمانی عمومی و جمعی را به افتخار بندگانت گرفته ای و از همه هم دعوت کرده ای، به عنوان بنده ای که ندای تو را شنیده و در این میهمانی دعوت شده، انشا الله حاضر خواهم شد. ولی در این ابتدای میهمانی عظیم، خواسته ها و مشکلاتمان را بیان می دارم که اگر مصلحت دانستی در حل آن اقدامی آشکار داشته باش. اگرچه این درخواست ها از حنجره ای گنهکار صادر می شود ولی تو که ما را معصوم نیافریدی که پاک پاک باشیم، ولی با همه آلودگی ها حداقل دوست داریم که پاک باشیم و همین دوست داشتن را نعمتی بزرگ از جانب خودت برای خود می دانم.

پس خداوندا در اقدامی آشکار ما را به فتح الفتوحی بزرگ و آشکار نوید ده تا ما بندگان کور و بی بصیرت تو هم بتوانیم به عینه آن ببنیم. همانگونه که در انتخابات 24 خرداد تقدیر این مردم را طوری رقم زدی که شادی آن تمام کشور را فرا گرفت. و در زمانی که در پی شکست های پی در پی، بسیاری از فوتبال ایران کاملا نا امید شده بودند، با راه یافتن تیم ملی به جام جهانی فوتبال برزیل دل این ملت را در اقدامی آشکار شاد کردی و اشعه های نور امید را در کور سوی زندگی ما تاباندی و به کوری کوردلان دوباره به این کشور نور امید را بازگرداندی. خدایا شکر از این همه نعمت که دادی.

اما خدایا؛ نگاهی به وضعیت امت محمد (ص) دل را به درد می آورد که چنین بندگان مسلمانت در مشکلات و کلاف سردرگم اختلافات غرق شده اند و در خون و خشونت دست و پا می زنند.  امروز امت رحمت للعالمین (ص) شعبه شعبه شده اند و در زمانی که حجت تو (عج) دست در جیب انتظار دارد، در بدترین حالت ممکن آنان به حذف و انهدام همدیگر مشغولند.

امروز بمب ها و گلوله ها به سان شراره های آتش خشم شیطان (که در زمان برانگیخته شدن موسی (ع)، عیسی (ع)، محمد (ص) و... شراره می کشید ) خون امت بی گناه احمد (ص) را در گوشه و کنار کشورهای اسلامی می ریزند و بدن های آنان را بی رحمانه پاره پاره می کنند و در این غرش غرور انگیز و هیاهوی شیاطین، صدا به صدا نمی رسد. روزی نیست که اخباری از این دست نرسد. مسلمین امروز نیروهای همدیگر را در زمانی که جبهه های مبارزه با دشمن کاملا حساس و گشوده است، خنثی می کنند.

امروز خشونت طلبان و تمامیت خواهان از امت رسولت (ص) ارج می بینند و بر صدر می نشینند. هر تجمعی از مسلمین به چند روزی به تفرق می انجامد. هر سری که بلند می شود به کمتر زمانی زده می شود. هر صدایی به کمتر زمانی خاموش می شود. هر مصلحی به انگ های مختلف سرکوب می شود. زندان های ما مسلمین از مردانی پاک پر شده است که آرمان خواهی و آزادی خواهی را سرلوحه زندگی خود کرده اند. اندیشمندان ما با برچسب های مختلف گوشه نشین و یا از دامان ملل مسلمان دور می کنند. صداهایی که به خیر بلند می شود در هیاهوی بلندگو داران گم می شود.

بدل های نتراشیده ای برای بزرگان اسلام و دین محمدی (ص) و نام های بزرگ آن ساخته و پی انداخته اند که دل ها را از اصل آن دور کنند و هر مسلمی را به لحظه ای برسانند که بگوید، اگر این مسلمانی است که من به این اسلام کافرم. اگر اسلام این است که من بدان کافرم، اگر محمد (ص) به این سیره و روش است من او را به پیامبری شهادت نمی دهم و اگر خدا هم (نعوذ بالله) بر این منش است من شهادت به عدل و حکمتش نیز نخواهم داد. و البته که نه دین اسلام این است و نه نبی رحمت (ص) آنی است که آنها از او چهره ساخته اند و نه آن خدایی که این ها می نمایند خدای متعال مقصود ما است. حرکت باطل برخی از مدعیان اسلام و نبوت که خود را محور حق تصور می کنند آنقدر فاش ظلم و ناحق در آن دیده می شود که انحراف آن در اصول و فروع را نابالغین هم می توانند ببینند و حس کنند.  

رهبران کشورهای اسلامی از خودخواه ترین هایند. آنان هیچ فکر و حرکتی را غیر از فکر و حرکت خود نمی پسندند و بر نمی تابند. تمامی مصادر کشورهای اسلامی را تنها در دست هم اندیشان خود می پسندند. ثروت و نام و نشان را تنها برازنده خود و یاران خود می بینند. بیت المال مسلمین به ملک و دارایی آنان تبدیل شده است و هر انگونه که امر کنند خرج می شود. دفتر و دستک عریض و طویل شان بر گرده ملل مسلمان سوار و حکومت می کند. امر آنان مطاع و کامشان در نبرد سنگر به سنگرشان برای تصاحب حقوق ملت هاشان شیرین است. هوا و هوس را در افکار به ظاهر بلندشان می توان به عینه دید. اگر چه دین مقدس اسلام و نبی رحمت (ص) شاه بیت سخنان شان است لیکن نه از دین محمد (ص) نشانی دارند و نه از خٌلق او بهره ای برده اند. آنها به قوای نظامی اشان و بلندگوهای متعدد و گوش خراش شان و همچنین به خدعه و نیرنگ برپا مانده اند. در راه مقصودشان بر هیچ اصل و اساسی پایبند نبوده و تنها به ماندن خود بر مسندی که بر آن تکیه زده اند فکر می کنند. أنان قصد دارند تمامی شهروندان خود را از قیف تنگ شروط ظالمانه خود عبور دهند حال آنکه تو انسان ها را عاقل و متنوع و متفاوت آفریده ای و این کاری محال می نماید.  

خدایا از درد ها چه بگویم که شرحی است بلند و تو نیز بهتر از ما بر آن آگاهی. خدایا از امیدها بگویم که خود در قرآن کریمت بدان وعده داده ای که حکمرانی زمین در نهایت از آن مستضعفین خواهد بود. دل برای تحقق آن لحظه ی پاک می طپد. که البته آن طلوع صبح آزادی بشر خواهد بود و این فجر بر بندگانت خواهد دمید، حتی اگر روزی چند بر زمین و زمینیان نمانده باشد و البته این وعده حق طبیعتا هم محقق شدنی و قابل پیش بینی است و انسان خسته از راه دایره واری که بیهوده پیموده، خود در آخر به نقطه ای خواهد رسید، که روزی از آن جدا شده است. او در این مدت برای کسب کلید سعادت و معرفت دست در هر سوراخی کرد و گوش به هر نوای بی نوایی داد، اما در آخر به اصل خویش باز خواهد گشت.

که ما از توئیم و به سوی تو باز خواهیم گشت.

پس خداوندا تا رسیدن به تو، خود را به تو می سپاریم. که خصم بس بی رحم و بی باک است در ظلم. 

+ نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 22:57 شماره پست: 309

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در روستای گرمنِِ پشت بسطام، مردم ...
سلام...شاید برای خواندن این مطالب ودرک ان تا حدودی... ۳ساعت وقت گذاشتم...تشکر ؟از تمامی عوامل ..مخصو...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
تقاطع تنش‌زایی سید مصطفی تاج‌زاده استراتژی باخت - باخت جمهوری اسلامی در منطقه، به‌ویژه در اعزام نی...