مطالب نویسنده

واقعا دوره فتنه است - خدایا مددی

مصطفوی 20 خرداد 1395 4857 کلیک ها

وقتی این روزها به شرایط منطقه و جهان نگاه می کنی به این مهم دست می یابی که پرده ها افتاده و زور مداران بی شرمانه آنچه می خواهند می کنند. دیگر احساسی برای در پس پرده عمل کردن ندارند. آنان که چسبیده اند بر اریکه قدرت و حتی تصور پایین آمدن را هم در ذهن خود نمی کنند و انگار نه انگار که قبل از آنها هم بزرگتر از آنها بر این تخت های دنیایی افرادی تکیه زده بودند و امروز سینه خاک جای آنان است. انسان که از اخلاق - انسانیت - دین دور می شود دیگر این محاسبات به چه کارش می آید و از حیوانات هم پست تر می شود. دیگر هیچ ارزشی برایش ارزش نیست و هیچ معیاری برایش مطرح نیست و تنها به قدرت و حفظ آن می اندیشد. بدا به حال این افراد ذلیل این دنیا که متای دنیا را به همه چیز ترجیح داده و همه چیز خود را به حراج گذاشته اند. اینان در هیاهوی درد دردمندان صدایی نمی شنوند و در کشاکش حفظ قدرت به جز خودشان و یارانشان به چیزی نمی اندیشند. این است که عقلای بشر همواره به اهرم های کنترلی بر قدرتمندان تاکید دارند. اینجاست که نقش قانونی و مکانیسم کنترلی مردم بر قدرتمندان از طریق مجاری قانونی و تاثیر گذار و دایم احساس می شود اگر صاحبان قدرت همواره تحت کنترل باشند این وضعیت در دراز مدت پیش نمی آید که کنترل زورمداران از دست همه خارج شود و آنان خود را مبسوط الید دیده و فرای از هر قانونی (اساسی و غیر اساسی- انسانی - عرفی و غیر عرفی -  داخلی و خارجی) می بینند و هر چه دوست دارند می کنند. امروز نظامات بین المللی کارا و اخلاق بشری موثر و... جایش خالی است که دست از آستین بر آورد و مردم منطقه را از دست این جلادان افسار گسخته نجات دهد کجاست دست قدرتمندی که به مدد مردم منطقه از بحرین تا یمن و از عربستان تا لیبی و از آنجا تا اقصی نقاط منطقه بیایید و زورمداران بی شرم را جای خود بنشاند. خدایا مددی.

خداویا مددی کن تو این خلق به جوش آمده از ظلم را

خدایا برسان دست خدا را در این شب که صبحش صفایی خواهد داشت.

خدایا کجاست آن ذخیره که از بهر بشر در پس ابرهای فتنه امروز نهان است. 

خدایا مددی - مددی - مددی 

 

+ نوشته شده در دوشنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 16:32 شماره پست: 83

حیف از طلا که خرج مُطلاّ کند کسی؟!!

مصطفوی 20 خرداد 1395 4194 کلیک ها

انسان وقتی به حوادث و اتفاقات اطراف خود می نگرد به این مهم می رسد که انسان هایی که خداوند در حالت فراموشی (نسیان) آفریده است علاوه بر نسیان دچار سردرگمی در تصمیم و عمل هم هستند و در همین حالت روحی هم عمل می کنند و بسیار اتفاق می افتد که سرمایه های بزرگ خود و یا کشور را فدای ناچیزها می کنند. این حالت وقتی پیش می آید که انسان ها (در هر سطحی) اسیر آمال و آروزهای خود هستند و یا صحنه را دیگران طوری ترسیم می کنند و... که به این منجر می شود که انسان داشته های بسیاری که ارزشمند هستند و نزد خود او هست را به بهای ناچیز (ثمن بخس) به حراج گذاشته و خرج می کند تا ناچیزی را به دست آورد. این وضعیت را گذشتگان نیز گرفتار بوده اند که گفته اند "حیف از طلا که خرج مطلاّ کند کسی"؟!!

  زیاد به ذهن خودت فشار نیاور در زندگی و جامعه مثال های زیادی می توانی یافت. 

+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 10:33 شماره پست: 84

چو ایران نباشد تن من مباد - در این بوم بر زنده یک تن مباد - حکیم ابوالقاسم فردوسی

مصطفوی 20 خرداد 1395 11137 کلیک ها

دورود خداوند بر مرزداران این مرز و بوم (ایران) در طول تاریخ

ایران سرزمین من و تو ست و ما وارث اجداد خود و دیگران وارث ما خواهند بود. این سرزمین فارغ از این که چه فرد و با چه دین و مسلکی بر آن حکومت کند خانه من و تو تا ابد باقی خواهند ماند. انشا الله. حب وطن از ایمان است. دفاع از مرز و بوم واجب است. دفاع از منافع و امنیت ملی کشور خط قرمز هر حاکمی است که بر این سرزمین حکمرانی کند. این سرزمین آبا و اجدادی ماست که اجداد ما تا به حال خون پاک خود را نثار آن کرده اند که اکنون این قطعه از خاک ایران به دست ما رسیده است. رنج هایی که جهت آبادانی و حفظ این خاک کشیده شده است, ستودنی و مقدس است, از ناحیه هر کدام از فرزندان وطن که انجام شده باشد. با این حساب فارغ از این که چه فردی یا جناحی بر این آب و خاک حکمرانی کند, فارغ از سیاست و این حرف ها, دفاع از آن بر فرزندان این مرز و بوم واجب, ستودنی و مقدس است. چندی پیش مطلبی از قول یکی از علما خواندم که گفته بود "ایران بدون اسلام اهمیتی برای فداکردن جان ندارد" بنده با این فرمایش ایشان مخالفم. این یعنی اگر ما مسلمانان (که البته به حق هستیم) بر آن حکومت نکنیم و یا ایده ما بر آن حاکم نباشد, دیگر برای آن جنگیدن معنی وجود ندارد. این بدان معنی است که سربازان ایرانی که در مبارزه با رومیان(که همواره به ایران تجاوز می کردند) ایستاده و کشته شدند, باطلند. این بدان معنی است که رزمندگانی که در طول هشت سال دفاع مقدس تنها با هدف دفاع از مرز و بوم خود به جبهه ها شتافتند کارشان بی معنی و یا احیانا اگر کشته شدند شهید نیستند و خونشان را به هدر داده اند. باید به این عالم جلیل القدر یاد آور شد که وقتی امام سجاد علیه السلام برای مرزداران سرزمینش دعا می کرد آن سربازان, سربازان رژیم های طاغوتی بودند که فاتحانه بر خاندان پیامبر (ص) به ناحق تاخته و اکنون پیروز میدان, سربازانشان را به مرزها برای کشور گشایی و... گسیل داشته بودند و حضرت سجاد (ع) برای این سربازان, دعا می نماید. من نمی دانم گوینده این سخنان سری به جبهه ها در زمان جنگ هشت ساله تحمیلی زده اند یا خیر, ولی ما که انجا بودیم در میان رزمندگان ارتش و بسیج افرادی را مشاهده می کردیم که با انقلاب و امام هم چندان کاری نداشتند و برای این که صدام خاک و ناموس این مرز و بوم را مورد تجاوز قرار داده بود به جبهه امده بودند. البته که چه بهتر که اسلام عزیز بر این مرز و بوم حاکم باشد, تا ما از آن دفاع کنیم ولی به نظر من اگر حتی اسلام هم بر این خاک حاکم نباشد دفاع از ناموس و خاک کشور بر هر ایرانی واجب است و دفاع از خاک و کشور ستودنی و مقدس است. پس ما هم به تاسی از ائمه هدی (ص) باید اذعان داریم که هر سربازی که برای دفاع از وطن خود در مقابل هجوم دشمن خارجی کشته می شود, شهید است خواه از ما باشد یا نباشد. و باید برایش دعا نمود. دورود خداوند به روح تمام سربازانی که در طول تاریخ از مرز و بوم کشورشان در مقابل خصم خارجی دفاع کردند و جان خود را برای ناموس و خاک خود فدا کردند. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد, خصوصا آنهای که در هشت سال دفاع مقدس جانانه جنگیدند و جان در طبق اخلاص برای دفاع از دین - کشور - خاک خود نهادند.

مرحوم محمد نوری خیلی جالب عشق یک ایرانی را در قالب این اشعار در مورد ایران خوانده است. (خدایش رحمت کند)

ما برای آنکه ایران خانه ی خوبان شود ، 
 رنج دوران برده ایم ، رنج دورانبرده ایم 

ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود ، 
  خون دل ها خورده ایم ، خون دل ها خورده ایم...

ما برای بوییدن بوی گل نسترن ،
  چه سفرها کرده ایم ، چه سفرها کرده ایم ...

ما برای نوشیدن شورابه های کویر ،
  چه خطرها کرده ایم ، چه خطرها کرده ایم  ...

ما برای خواندن این قصه ی عشق به خاک ، 
  رنج دوران برده ایم ، رنج دوران برده ایم...

ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک ، 
  خون دل ها خورده ایم ، خون دل ها خورده ایم...

ویا در جایی دیگر این ارجمند می خواند :

در روح و جان مــــن ، مــی مانی ای وطن
بــه زیــر پا فــتد آن دلـی ، که بهر تو نلرزد

شرح این عاشقی ، ننـــشیند در ســخـن
که بهر عشق والای تو ، همه جهان نیـرزد

ای ایران ایران ، دور از دامـــان پــاکت دســــت دگـــران ، بـــد گـــهـــــران
ای عشق سوزان ، ای شیرین ترین رویای من ، تو بمان ، در دل وجان

ای ایـــران ایران ، گـلزار ســـبــــزت دور از تـــاراج خــزان ، جـــــور زمــــان
ای مهر رخشان ، ای روشـــنـــگر دنــــیای مــــن به جــــهان ، توبـــمان

 سبــزی صــد چـــمن ، سرخی خون من ، سپیدی طلوع سحر ، بــه پرچــمت نــشســته
شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن ، بمان که تا ابد هستی ام ، به هستی تو بسته
  

+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 15:24 شماره پست: 85

دنیا و آخرت از آنِ انسان های با معرفت

مصطفوی 20 خرداد 1395 2003 کلیک ها

یکی از دوستان جمله زیبایی را از یکی از بزرگان بیان کرد که برای من خیلی جالب بود : 

من حاضرم تمام دنیاییم را برای جمهوری اسلامی ایران فدا کنم ولی حاضر نیستم آخرتم را برای هیچ فرد و هیچ چیزی حتی برای جمهوری اسلامی هم فدام کنم. 

 

+ نوشته شده در شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 15:13 شماره پست: 87

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
ح‌سین ق‌دیانی, [4/26/2024 12:01 PM] از هادی_چوپان درس بگیریم آیینه‌ی توماج_صالحی باشیم ح‌سین ق‌دیانی...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
محکومیت به خواندن کتاب شهید مطهری در کنار مجازات زندان! محمد مطهری یک قاضی محترم، شروین حاجی‌پور ...