حقیقت نزد ماست، اگر هنر ساخت و پرداخت داشتیم

 ایستاده ام و هاج و واج به اطراف می نگرم، تا شاید صدایی، چهره ایی و یا حتی نشانه ایی آشنا یافته، بدان رجوع کنم و دل ببندم، دریغ که هزاران چهره و نشانه می بینم، اما چشمم به هیچ کدامشان گرمی نمی کند (آشنا نیستند). گاه در این میان چهره ایی، صدایی و یا نشانه ایی مرا جلب می کند، شتابان و خوشحال از پی اش می دَوم، ولی نزدیک که می شوم باز همان ناآشنایی ها و بیگانگی هاست ... آسمان و زمین دست به دست هم داده اند، تا مرا به سوی "خودم" بازگشتم دهند، که این تویی که باید خود باشی، گمشده ات را در درونت بِجوی، که دیگران نیز چون تو سرگردان دیگرانند. تیکه پاره هایی از گمشده ات را این طرف و آن سوی می توانی یافت، اما کاملش را باید نزد خود یابی، و یا می توانی و باید آن را بسازی، اگر هنر ساخت و پرداخت داشته باشی.

 

+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم آذر ۱۳۹۴ ساعت 20:0 شماره پست: 841

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در فرومد، دیار سربداران - رهاوردی...
پایان دوره ١٢٠ ساله مغول ها زوال از یک روستا شروع شد. صدوبیست سال مغول ها هر چه خواستند در ایران ک...
- یک نظز اضافه کرد در سفرنامه کاشان - اردهال به روای...
یکم اردیبهشت سالروز درگذشت سهراب سپهری سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به هم...