تاکنون صعود به قله ریزان [1] تنها صعود موفق من، به قله های اطراف دشت هویج [2] بوده است [3] که سال گذشته انجام گرفت، اما امروز 12 اردیبهشت 1398 به قصد صعود به قله "پرسون" [4] همراه تیمی از دوستان همنورد شدیم، که این اولین برنامه کوهنوردی آنان به قله های خارج از منطقه قله توچال، بعد از گذر از شرایط سخت زمستان، و ناپایدار اول بهار بود.

اما این صعود نیز به علت حجم برف زیاد بر جای مانده از بارش های زمستانی و بهاری، و شاید هم انتخاب مسیری نادرست، پایانی منتهی به صعود بدین قله نداشت، و در نزدیکی های قله پرسون مجبور به بازگشت شدیم، زیرا به قول یکی از دوستان همنورد، کوهنوردی را نه به قصد ورزش به تنهایی، که برای گشت و گذار و طبیعت گردی توامان باید دید و در پیش گرفت، و تکیه به هر کدام به تنهایی اشتباه خواهد بود، لذا تا زمانی باید در این مسیر پیش رفت که پای خطر جانی مهمی در میان نباشد و به محض احساس خطری خارج از اصول معمول، باید پا پس کشید و از ادامه کار و لجاجت برای ادامه صعود، خودداری نمود.

راهبر تیم ما نیز با توجه به عمق برف های گرما خورده و شل شده (در مسیر دره بین قله های ریزان و پرسون) منتهی به صعود به قله پرسون، و احتمال خطرات متصوره، در لحظه ایی خاص پیشنهاد بازگشت را عنوان و نظرخواهی کردند و با موافقت بقیه، که آنان نیز شرایط مذکور را خوب درک می کردند، راه بازگشت گرفتیم و بازگشتیم.

قله پرسون ارتفاع بلندی نیست، ولی نقاب برفی آن، که ما اینک در انتهای مسیر خود در نزدیکی های آن بودیم، نشان از برفی سنگین داشت، که از رغبت صعود بدان می کاهد، و انگار گروه های دیگر نیز بدین امر رسیده و رغبتی به صعود نداشته اند، چرا که ردپا و یا پاکوبی به سمت قله دیده نمی شد.

از جمله این نوع گروه ها، گروه دو نفره ایی بود که وقتی ما را در مسیر بازگشت خود دیدند، اولین کلمه هشداری بود که به فرو رفتن در برف می دادند، و ما را به احتیاط فراوان فرا خوانده و عنوان نمودند که خود نیز تا خط الراس رفته و در آستانه لبه ی منتهی به دشت لار، تنها به زیارت و دیدار قله دماوند از دور نایل شده و اکنون در راه بازگشتند.

البته گذشته از این گروه های پشیمان از صعود، تیم یک نفره ایی نیز، همزمان با ما در حال صعود خیره کننده ایی به قله سخت و نفس گیر ریزان بود و چشم های ما او را در این مسیر بسیار ترسناک و پر برف و خطرناک دنبال می کرد، و او همچنان پیش می رفت و آرزو داشتم که او را ببینم و به کار غرور انگیز، شجاعت و کار حرفه ایی اش آفرین بگویم، و به قول دوستان او از جمله کسانی است که این روزها برای تمرین "قله اورست" [5] نوردی خود را به برف های آتشکوه و ریزان می زنند و بی محابا بالا می روند.

قطعا با مشخصاتی که از ریزان در ذهن دارم، در این هنگامه برف های انبوه قله های اطراف دشت هویج، او همنوردی لایق صعود به قله اورست در هیمالیاست. یک گروه 4 نفره هم همزمان راهی قله ساکا بودند، که صعود آنان نیز در حجم برف این منطقه، خیره کننده بود.

اما گروه ما از این قشر کوهنوردان زبده نبوده و به همین مقدار (نزدیک سه ساعت برف کوبی و نزدیک شدن به پرسون) قناعت کرده و با احساس خطر، راه بازگشت گرفتیم. در حالی که از میان گروه های متعدد حاضر شده در دشت هویج تنها این دو گروه بودند که راهی قله های "ریزان" و "ساکا" شدند و بقیه صبحانه ایی در این دشت زیبا و پر از آب خوردند و از همانجا راه بازگشت گرفتند.

 رودخانه منتهی به روستای افجه پر از آبهایی است که از برف قله های، ریزان، پرسون، ساکا، آتشکوه و... جاریست و آبشارهای زیبا، همه و همه ته دره به هم پیوسته و راهی سد لتیان می شوند، تا به مصرف خیل عظیم انسان های زیردست برسند، آب های تمیز و زلالی که متاسفانه با فاضلاب روستاهایی مثل افجه مخلوط شده و آلوده می شوند و راهی سد هستند.

مطلب مهمی که در تبادلات بین همنوردان در این مسیر از آن ذکری به میان آمد، و مبتلابه تمام کوهنوردان نیز می تواند در مسیر صعود باشد، موضوع ابتلا به باکتری کزاز [6] بود، که دوست همنورد من آن را در قالب هشداری بیان کرد، که اگر احیانا در مسیر صعود در مالرو ها روی خاک های آلوده به پِهِن اسب، قاطر و الاغ، تعادل خود را از دست دادید و زمین خوردید، و جایی از بدن شما زخمی شد، و این زخم به این خاک آلوده گشت، حتما مبادرت به واکسیناسیون کزاز کرده، چرا که باکتری کزاز از راه زخم به بدن منتقل می شود، و واسط این باکتری کُشنده، فضولات این حیوانات است. این باکتری باعث گرفتگی عضلات (از جمله قلب و تنفس) شده و باعث مرگ فرد مبتلا، می شود، و راه مقابله با آن نیز تزریق واکسن کزاز است.

این نکته حایز اهمیتی برای اکثر کوهنوردان است، چرا که حمل و نقل بار در مسیر های کوهستانی توسط همین حیوانات صورت می گیرد، و در این مسیرها هم احتمال واژگونی کوهنوردان و زخمی شدن آنان همواره هست، و از قضا خاک مسیرهای کوهستانی مملو از فضولات این حیوانات می باشد، و کوهنوردان باید به این نکته کلیدی توجه جدی داشته باشند.

اینجاست که انسان به نقش علم و علمایی می اندیشد، که عمر خود را وقف نجات بشر و کشف رازهای علمی کردند؛ از جمله کسانی که با کشف میکروب و راه های مقابله با آن، که اکنون بعد از حل موضوع توسط دانشمندان، بسیار ساده، اما حیاتی است، جان میلیون ها انسان را نجات داده اند، و جا دارد در این روز استاد و معلم، درود های خود را نثار روح پرفتوح شیمیدان و زیست شناس فرانسوی جناب "لویی پاستور" کنیم که انصافا در نجات بشر از مرگ و میر، کشفیاتش بسیار راهگشا بوده، و هست،

و ما ایرانیان نیز باید روزی از مصرف کننده نظریات علمی، به تولید کنندگان این نظریات تبدیل شده و به اردوگاه محققین و دانشمندان علوم بشری نقل مکان کنیم و جایگاه لایق خود را که روزگاری با امثال زکریای رازی، ابن سینا و... داشتیم باز یابیم. به امید آن روز شکوهمند باید بود، تا جوانان محقق ایران که اکنون لابراتوارها و دانشکده ها و مراکز تحقیقاتی غرب را پر کرده اند، زمینه ایی بیابند تا به کشور خود بازگشته و کاروان علم دوباره از شرق به حرکت در آید، و این همان آرزویی است که هر ایرانی برایش خواب های زیبا می بیند، و هنوز زمینه تحقق نیافته است.

برف های امسال واقعا حیرت انگیز است، و بهمن های فرو ریخته شده به دشت هویج از یال های پرسون، و همچنین عمق برف های مسیر که گاه تا کشاله ران شما را در برف فرو می برد، احتمال پیچ خوردگی زانو و مشکلات جسمی از این قبیل، کاملا متصور است و باید با توجه به نکات ایمنی مسیر صعود را طی کرد؛ این روزها اهمیت توجه به اینگونه مسایل دوچندان به نظر می رسد، و گرچه زیبایی خیره کننده مسیرها دلکش است، به همان میزان خطر نیز افزایش یافته است.

شکوفه ی باغ های گیلاس نیز حکایت از سالی پر محصول دارد، که اگر خدا بخواهد و سرما خسارتی به آن وارد نسازد، امید است امسال جبران خساراتی را که کشاورزان در سال گذشته از سرمازدگی محصولات شان خوردند، انشاالله جبران شود. باغ های مملو از شکوفه ی گیلاس انسان را به آینده ایی زیبا دلگرم می کند.

به دنبال شایعه افزایش قیمت بنزین، صف اتومبیل هایی که برای دریافت آخرین باک بنزین ارزان مقابل پمپ بنزین های مسیر تشکیل شده است ، بسیار آزار دهند است، از ماشین های ارزان، فوق العاده گران و... فقیر و غنی ایستاده اند، تا بلکه به یک باک خرید ارزان بنزینی دست یابند، که سال هاست به همین قیمت هزار تومان عرضه و مصرف می شود، و اکنون در آستانه گرانی انگار این باک آخر خیلی مهم و تعیین کننده شده است و... و متاسفانه باید گفت که ما واقعا از نظر اخلاقی و اجتماعی سقوط کرده ایم، سقوطی آزاد و عمیق.

[1] - گزارش صعود آن تحت عنوان " باز دشت هویج و اینبار صعود به قله ریزان" در آدرس http://mostafa111.ir/neghashteha/articel/531.html قابل مطالعه است.

[2] - "دشت هویج و رویای ناتمام صعود به قلل ساکا و آتشکوه" عنوان گزارشی است که در این آدرس قابل دسترسی است و مربوط است به صعودهای این منطقه     http://mostafa111.ir/neghashteha/trip/1193-%D8%AF%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AC-%D9%88-%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B5%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A7%DA%A9%D8%A7-%D9%88-%D8%A2%D8%AA%D8%B4%DA%A9%D9%88%D9%87.html

[3] - صعود به قله های ساکا، آتشکوه، پرسون و... را تاکنون موفق نشدم

[4] - قله پرسون با 3100 متر ارتفاع هنگام ورود به دشت هویج از سمت روستای افجه در بخش لواسان، در سمت راست شما و قله ریزان قرار دارد

[5] - بلندترین قله جهان در هیمالیا که کوهنوردان قهار جهانی را به مبارزه می طلبد این قله در نپال و در مرز با چین قرار دارد و نزدیک به نه هزار متر ارتفاع دارد، شرایط جوی و فنی قله هایی همچون آتشکوه و... باعث شده تا جایی مناسب برای تمرین برای صعود به چنین قله هایی باشد.

[6] - کُزاز یا تتانوس (Tetanus) نوعی بیماری عفونی است که به سبب سم باکتری بی‌هوازی گرم مثبت کلوستریدیوم تتانی پدید می‌آید و با اسپاسم‌های دردناک دایمی ماهیچه‌های اسکلتی که معمولاً از آرواره شروع شده و به سایر نقاط بدن سرایت می‌کند، مشخص می‌شود. باکتری کلوستریدیوم تتانی در گرد و خاک قالی که به وسیله کفش آلوده می‌شود و مخصوصاً در خاک مزارع و باغچه‌ها و کوچه‌ها و اصطبل‌ها یافت می‌شود و از طریق زخم به بدن راه می‌یابد.

Click to enlarge image 12 اردیبهشت 1398 در تلاش برای صعود به پرسون 003.JPG

روستای افجه لواسان

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.