هفت به یک جرعه عطار کرد

هفت به یک جرعه عطار کرد

سُرمه زدم چشم به دیدار یار،         رو که گُنَه از دل ما پاک کرد

رودکی، این قاصد خوش یُمن او           رو به حجاز دل ما راه کرد

سِر ز اسرار سُخن دان شِنو       دل به هوای دل ما، ساز کرد

روشنی از عالم والا نمود        خاک نشین، گَرده بر افلاک کرد

دل چو جلا داد به نور کَسان     بیکس و ناکس، به خدا راز کرد

کاش که این صبح دل انگیز را      تا به ابد بهر خدا ساز کرد

گوهر یکدانه ریخت در سخن،   در دو یکی بیت، تو اعجاز کرد

رِند ز میخانه ی جانانِ عشق      سبحه و سجاده همه پاک کرد

گوهری از عشق عیان کرد او،    عاشق و مست را، همه هوشیار کرد

لنگر عالم به تکان وا داشت        چون که به یک غمزه روا دار کرد

صائب [1] و شمس [2] را به تب ریز عشق،   جمله به یک کرشمه، بیمار کرد

گنجوی [3] و وحشی [4] ما را به بافق    سینه بشکافت، و می خوار کرد

مولوی و مثنوی اش را به عشق     شست به لطف، ساغر و می دار کرد

سِر ز اسفار، و این شهر عشق      هفت، به یک جرعه ی عطار [5] کرد

شیخ و مفتی، همه را یک به یک   خادم یک لنگه درِ، درگه بسطام [6] کرد

اجمیر به چشتی [7] چو جولان نمود     یوگی [8] و جوگی [9] همه هوشیار کرد

خواجه معین چون به اجمیر شد      خواجه نظام، [10] دهلویان یار کرد

اسب این عشق به هر دشت راند      نوش به هر دیده ی بیمار کرد

شرق طلوع کرد به یک غمزه اش     سعدی و سینا پدیدار کرد

خواست که بیند به دار، ابلهی،      نور به ابروی قضّات [11] کرد

قلعه ادلب [12] به یک جرعه می       پاک ز هر مفتی و هر دار کرد

لیک نه این را نکرد آن دلیر      دلبر و دلدار گرفتار بدین دار کرد

بانک ان الحق چو شنید از دلیل    دال و مدلول همه صفه نشین پس این غار کرد

روضه ی رضوان همه را با کمی      می، به یک جرعه ی خیام [13] کرد

به نظم در آمده در 3 آذر 1399

 

 

[1] - میرزا محمّد علی صائب تبریزی (زاده ۱۰۰۰ هجری قمری — درگذشته ۱۰۸۰ هجری قمری) بزرگ‌ترین غزل‌سرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه است. او در دربار صفوی به عنوان ملک الشعرایی رسید و به او شاه شاعر سبک هندی می‌گویند.

[2] - محمد بن علی بن ملک‌داد تبریزی ملقب به شمس‌الدین یا شمس تبریزی (زاده ۵۸۲ – درگذشته ۶۴۵ هجری قمری) از صوفیان ایرانی مسلمان مشهور سده هفتم هجری است. سخنان وی را که در مجالس مختلف بر زبان آورده، مریدان گردآوری کرده‌اند که به نام «مقالات شمس تبریزی» معروف است.

[3] - جمال‌الدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد، متخلص به نظامی و نامور حکیم نظامی (زاده ۵۳۵ هـ.ق در گنجه – درگذشته ۶۰۷–۶۱۲ هـ. ق) شاعر و داستان‌سرای ایرانی پارسی‌گوی در سده ششم هجری (دوازدهم میلادی)، که به‌عنوان صاحب سبک و پیشوای داستان‌سرایی در ادبیات پارسی شناخته شده‌است. آرامگاه نظامی گنجوی، در حاشیه غربی شهر گنجه قرار دارد. نظامی در زمره گویندگان توانای شعر پارسی است، که نه‌تنها دارای روش و سبکی جداگانه است، بلکه تأثیر شیوه او بر شعر پارسی نیز در شاعرانِ پس از او آشکارا پیداست. نظامی از دانش‌های رایج روزگار خویش (علوم ادبی، نجوم، فلسفه، علوم اسلامی، فقه، کلام و زبان عرب) آگاهی گسترده‌ای داشته و این ویژگی از شعر او به روشنی دانسته می‌شود. روز ۲۱ اسفند در تقویم رسمی ایران روز بزرگداشت نظامی گنجوی است.

[4] - کمال‌الدّین یا شمس‌الدّین محمّد وحشی بافقی یکی از شاعران نامدار سده دهم ایران است که در سال ۹۳۹ هجری قمری در شهر بافق از توابع یزد چشم به جهان گشود. دوران زندگی او با پادشاهی شاه طهماسب صفوی و شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خدابنده هم‌زمان بود. وی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش سپری نمود. وحشی در جوانی به یزد رفت و از دانشمندان و سخنگویان آن شهر کسب فیض کرد و پس از چند سال به کاشان عزیمت نمود و شغل مکتب‌داری را برگزید. وی پس از روزگاری اقامت در کاشان و سفر به بندر هرمز و هندوستان، در اواسط عمر به یزد یا کرمان دقیقا مشخص نیست بازگشت و تا پایان عمر (سال ۹۹۱ هجری قمری) در این شهر زندگی کرد.

[5] - فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری مشهور به شیخ عطّار نیشابوری (۱۱۴۶م/۵۴۰ق – ۱۲۲۱م/۶۱۸ق) یکی از عارفان، صوفیان و شاعران ایرانی سترگ و بلندنام ادبیات فارسی در پایان سده ششم و آغاز سده هفتم است. او در سال ۵۴۰ هجری برابر با ۱۱۴۶ میلادی در نیشابور زاده شد و در ۶۱۸ هجری به هنگام حمله مغول به قتل رسید

[6] - بایزید بسطامی ملقب به سلطان‌العارفین بزرگ‌ترین عارف قرن سوم هجری، از بزرگان اهل تصوف که مرگ وی به سال ۲۶۱ یا ۲۳۴ هجری دانسته‌اند. فصیح احمد خوافی او را زاده سال ۱۳۱ هجری و جَدِّ او سروشان، والی ولایت قومس (کومش) دانسته ‌است. بنا بر برخی روایات، جَدِّ بایزید بسطامی زرتشتی بود و پدرش یکی از بزرگان بسطام بود.

[7] - خواجه معین الدین چشتی درگذشته به سال ۶۳۳ قمری در اجمیر شریف هند. در ایالت راجستان - جیپور. از اهالی سیستان عده‌ای او را از هرات و بعضی از سمرقند دانسته‌اند اما آنچه مسلم است او فارس زبان بود و آثار خود را به زبان فارسی نگاشته است. سال ۵۸۸قمری همراه لشکریان سلطان معزالدین محمد غوری (هرات) از ایران و افغانستان به هند رفت و در اجمیر ساکن شد. مزار اجمیر شریف / غریب نواز ، وی یکی از مهم‌ترین و موثرترین طریقه‌های صوفی که هم در تاریخ سیاسی و اجتماعی شبه قاره و هم در تاریخ ادبیات فارسی در آن سامان نقش داشته‌اند و صوفیان پیرو طریقه چشتیه هستند.

[8] - از بزرگان و اهل ریاضت در کسوت هندو

[9] - کولی ها در هند و شبه قاره، در افغانستان، مردمان تاجیک، هزاره، ایماق، قزلباش، سعید/سید/سادات، عرب، و جوگی هستند که عمدتاً در مناطق شرقی، شمالی، غربی، و مرکزی کشور زیست می‌کنند.

[10] - محمد بن احمد بن علی دهلوی (۶۳۳–۷۲۵ ه‍. ق) یا حضرت شیخ خواجه سیّد محمد نظام‌الدّین اولیا از مشایخ قرن هشتم هجری و اعاظم عرفای هندوستان و بزرگان طریقت چشتیه است. او چهارمین جانشین معنوی یا «خلیفه» خواجه معین‌الدین چشتی بود. او همچنین به «بحاث» و «محفل شکن» شهرت داشت و به «نظام» و «نرگسی» تخلص می‌کرد. پدر وی اهل بخارا بود که به شبه‌قاره هند مهاجرت کرد و در لاهور اقامت گزید و پس از چندی از لاهور به قصبه بدایون در ایالت اتارپرادش در شرق دهلی رفت و در آنجا ساکن شدند. نظام‌الدین در آنجا چشم به جهان گشود.

[11] - عین‌القضات همدانی با نام کامل عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی (۵۲۵–۴۹۲ هجری قمری) حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه ایرانی بود. او به زبان‌های فارسی، عربی و زبان پارسی میانه آشنایی داشت و در عین حال در عرفان و تصوف در بالاترین جایگاه قرار داشته‌است.

[12] - شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی، ملقب به شهاب‌الدین، شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید(۵۴۹–۵۸۷ ق / ۱۱۵۴–۱۱۹۱ م) فیلسوف نامدار ایرانی اهل شهر سهرورد شهرستان خدابنده استان زنجان است. استادی وی در فلسفه و تصوف، از عواملی بود که دشمنان فراوانی مخصوصاً از میان علمای قشری برای سهروردی فراهم آورد. سرانجام به دستاویز آن که وی سخنانی برخلاف اصول دین می‌گوید، از ملک ظاهر خواستند که او را به قتل برساند، و چون وی از اجابت خواسته آن‌ها خودداری کرد، به صلاح الدین ایوبی شکایت بردند. متعصبان او را به الحاد متهم کردند و علمای حلب خون او را مباح شمردند

[13] - عُمَر خَیّام نیشابوری (۴۴۰ – ۵۱۷ ه‍.ق) همه‌چیزدان،[۴][۵] فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و شاعر رباعی‌سرای ایرانی در دوره سلجوقی است. گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بوده‌است، ولی آوازه وی مدیون نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.