ره نبود است، که روان وز پی این ساقی و مطرب شده اند
  •  

20 دی 1397
Author :  

ره نبود است، که روان وز پی این ساقی و مطرب شده اند

کیستی که چنین دیده ی من، مست نگاه تو شده        عالمی چون که ندیدست تو را، وز پی انگور شدند

نی به انگور، نه تاک، نی به خُم و خمخانه     ره نبود است، که روان وز پی این ساقی و مطرب شده اند

همه مستند، خمار از مستی نانوشیده می ایی آتشزن    من کجایم؟ که آنها ز پی گم گشته تاری ز ابروی تو شدند

خسروانِ مُلک حُسن پی کرده خیالند، اندر پی تو      ما بدین راه شدیم، راه نبردیم بدان ره، که شدند

خود بگو این چه غوغاست، که به پا کردی تو      تو شدی ناله ی من، خواب و خیالم، که همه با تو شدند  

عفریت قدرت

ای عفریت خوش رخ، و بد رکاب قدرت    پشت درب ورودت باید، همه چیر را باخت

پشت درب خانه ات، انسانیت همه برفت    از خٌلق و آنچه خَلّاق به همه داد، شد لخت

سروده شده در تاریخ 8 دیماه 1397

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در چرا با مبارزین زمان خود، همان ...
دادگاه انقلاب اصفهان توماج صالحی را به اعدام محکوم کرد نگارش از یورونیوز فارسی تاریخ انتشار ۲۴/۰۴/۲۰...
- یک نظز اضافه کرد در مرثیه ایی بر عصر بی پناهی انسا...
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد یعنی از خوی غلامی ز سگان خوار تر است...