باید نشست و عاقل شد و درست فکر کرد

بزرگتر های قدیمی وقتی می خواستند در حق کم سال تری دعایی بکند می گفت خدا سلامتی و دلخوشی به شما عنایت کند. بعدها برخی جوان ها در مقابل این دعا به طعنه می گفتند که خدایا به تو عقل و به ما یک پول گنده بدهد. ولی واقعا وقتی انسان به اطراف خود نگاه می کند و به صاحبان هریک از این مواهب الهی (عقل - سلامتی - پول - دلخوشی) نگاه می کند می بیند که همان سلامت و دلخوشی که قدیمی ها برای ما از خداوند متعال درخواست می کردند خیلی مهم و حساب شده بوده است کما این که عقل را اگر خدا داد همه این ها به نظرم تامین می شود. 

+ نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۰ ساعت 19:26 شماره پست: 91

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در تلخ تر از زهر، بار دگر روزگار ...
خاموشی تلخ یک هنرمند آخرین باری که زنگ زد ۱۱ آبان ۱۴۰۳ بود. مشخصات کامل یادداشتی از مرا می خواست که...
- یک نظز اضافه کرد در تلخ تر از زهر، بار دگر روزگار ...
یک خاطره واقعی از دادگاه من و قاضی مرتضوی زنده یاد سید ابراهیم نبوی (طنزپرداز شهیر ایرانی) من در ...