آلوده ترین مناطق دنیا به کشتارهای بی قید و قانون از انسان ها، مملو از کلاشینکف هایی [1] است که انگار کارخانه ساخت آن، به مثال روند تکثیر کشتار، ترور و تروریسم در جهان، تمام نقاط دنیا را به خود آلوده کرده است. هر جا کشتاری جمعی از انسان ها در جریان باشد، این سلاح سبک، ساده و روان، خود را بدانجا رسانده و نقش آفرینی موثری خواهد کرد، تو گویی بر تولید و توزیع این سلاح مرگبار در جهان، هیچ قاعده و قانونی حاکم نیست، و مثل کاردهای آشپزخانه در  هر مغازه ایی قابل خرید است، و هر گروهی که بخواهد راه دستیابی به اهداف خود را بر مبنای زور سلاح تعریف کند، تُجار این اسلحه ی خونبار، آماده اند به زودی آنانرا، به هر میزان که بخواهند، بدین اسلحه مسلح کنند؛ تمام قاره های جهان از امریکا، آسیا، افریقا و حتی اروپا، اکنون در سیطره و گسترش این سلاحند، سازنده این سلاح شرق است، و تو با دیدنش به یاد نبردها و ایده چریکی نظامیان سازمان یافته شرقی می افتی که خود را جنبش های آزادیبخش خلق می نامند، و بعد از سیطره، حاکمیت های دیکتاتوری مخوفی را ایجاد می کنند.

از ساده ترین تا مخوفترین، از کم تعدادترین تا گسترده ترین گروه های تروریستی، آزادیبخش، و یا حتی ارتش های مجهز جهان، بدین سلاح تجهیز شده اند، و البته ما هم از این قاعده مستثنی نبودیم، چرا که بعد از تحمیل یک جنگ خسارتبار هشت ساله، در 31 شهریور 1359 به ملت ایران، و قرار گرفتن ایرانیان در مقابل ارتش سراسر مجهز به کلاشینکف صدام، ما نیز به زودی به این سلاح مجهز شدیم، تا فروشندگان این سلاح هر دو سوی این میدان را به بازار فروش سلاح های خود تبدیل کنند؛

گرچه ارتش رسمی ایران، به اسلحه انفرادی ژ3 [2] مسلح بود، و داوطلبان رزمنده ایی چون ما نیز، قاعدتا همراه و همدوش آنان در این نبرد، باید به ژ3 مسلح می شدیم، اما اینطور نشد، ما همرنگ آنان در این جنگ نشدیم، و همرنگ با دشمن خود، به کلاشینکف تجهیز شدیم؛

چراکه سن و سال و قامت نحیف رزمندگان کم سن و سالی که باید از طریق بسیج مردمی در جنگ سهیم می شدند، نه توانایی حمل سلاح سنگین و قدرتمندی مثل ژ3 را داشتند، و نه کتف های شان آنچنان قابل بود، که لگد های ژ3 را، بعد از هر شلیک تحمل کند، و نه حتی قد و قامت چنین رزم آورانی به قدر کافی بلند و قوام یافته بود، که ژ3 را بعنوان سلاح، در نبرد هجومی خود بکار گیرند. این بود که کلاشینکف را مناسب این ارتش سازماندهی شده با اکثریت نوجوانان، دیدند، که باید در این جنگ هشت ساله برای مواجهه با صدام، به کار گرفته می شدند.

کلاشینکف هم سبکتر، هم استفاده از آن آسانتر، و هم مافیای بین المللی تولید و توزیع این سلاح آماده بودند، تا گلوله و سلاح را در مقیاس زیاد، و به راحتی در اختیار ما قرار دهند، در طول جنگ تنها کمبودی که احساس نشد، همین سلاح و گلوله کلاش بود، هیچگاه نشنیدم که از لحاظ تامین این سلاح و گلوله هایش دچار کمبود باشیم.

این سلاح انفرادی عمومی ما داوطلبان مردمی در جنگ بود، که با آن همراه بودیم، در دنیای کودکانه خود، بدان عشق می ورزیدم، مونس ما در شب های تاریک جنگ بود، آن را بر دوش و یا سینه خود با افتخار می آویختیم، بخشی از تن ما شده بود، به هنگام عبور از آب، مراقب بودیم خیس و یا گل آلود نشود، همواره به تمیزی اش مطمئن می شدیم، زیباییش برای ما مهم بود، به هنگام تحویلش از بخش تسلیحات، مراقب بودیم، زیباترین، سالمترین، نو ترین و البته بهترین آن را تحویل بگیرم، و به همان صورت در پایان دوره، تحویل دهیم تا باز چه کسی آنرا مالک شود، همانگونه که از مالک سابقش اطلاع نداشتیم، که از زنده ماندگان نبرد قبل بود، یا شهدایی که به خاک سپرده شده بودند.

خشاب های سی تیرش به وفور، و چهل تیر، و هفتاد و پنج تیرش نیز کم و بیش وجود داشتند، اما سینه بندهای بِرِزِنتی ما، طبق استانداردهای تعریف شده، جای سه خشاب سی تیر، و دو نارنجک دستی در کناره هایش داشتند، که بدین طریق، هر جنگاوری چهار خشاب سی تیر، یعنی 120 تیر با خود حمل می کرد و در طول نبرد سعی می کرد، تا رسیدن به مهمات دشمن، یا رسیدنِ تدارکات مجدد، این تعداد تیر را در روند جنگی خود مدیریت کند، تا کم نیاورد، و همواره مسلح و آماده باقی بماند.

 در سال های ابتدایی جنگ، اکثر کلاشینکف ها، قنداق دار بودند، و تنها تعداد کمی از نوع تاشو در دسترس بود، حال آنکه آرزوی داشتنش را همیشه در دل داشتیم، و داشتنش نشان عنوان و شخصیت، در سازمان رزم بود، و نگاه ها را به دارندگان خود خیره می کرد، آن تعداد کم نیز متعلق به فرماندهانی بود که سهم آنان در تجهیز این کلاش های تاشو می شد، اما در انتهای جنگ کلاشینکف های تاشو، که قنداقی فلزی داشتند که در زیر سلاح جمع می شد، و آنرا خوش دست تر، کوتاه تر و راحت تر برای حمل می کرد، فراوان تر شدند، و این سلاح تاشو، با قد و قواره ی کوتاه خود، بسیار با قد و قامت امثال ما هماهنگ تر بود.

کلاشینکف عامل کشتاری بسیاری از جهانیان شده است، و امروز چشم بگردانی دنیایی از انسان ها را خواهی دید که با این سلاح، دستیابی به اهداف، و یا حق خود را جستجو می کنند، کلاشینکف، مثل دیگر سلاح های موجود در جهان، مشتری و اهداف نمی شناسد، هر دست اماده به کشتاری را بیابد، بیدرنگ در آن جای خواهد گرفت، هم در دست گروه های آزادیبخش، هم در دست تروریست های آدمکش و...، و در کل سلاحی آماده و در خدمت آدم کشی است.

باشد که روزی زمین از سلاح های مرگبار پاک شود، و شعار #نه_به_جنگ آنچنان فراگیر گردد، که جنگ طلبان به حاشیه گود انسانیت رانده شوند، و دستان انسان ها به قلم و ابزار های کار عادت کند؛ دستیابی به حق تعیین سرنوشت، و دیگر حقوق اولیه و ثانویه انسان ها، منوط به داشتن سلاح های مرگبار نباشد، گوش ها بیشتر در معرض کلام و سخن باشند، تا صدای شلیک های پیاپی و خونبار سلاح هایی که هر روز جماعتی را هدف گرفته، و بی جان می کنند؛ و نبردهای خونبار و بی پایان، به مسابقه کار، اخلاق، علم و سخن در میان انسان ها تبدیل گردند.

یکی از نشانه های رسیدن انسان به مقام انسانیت، همانا اعلام و اجرای خلع السلاح جهانی خواهد بود، تا پیش از آن، این مسابقه در کسب هرچه بیشتر توان کشتار است، که ذهن و انرژی انسان ها را به خود مشغول خواهد داشت، و کثرت سلاح و مهمات در جهان، نشانه دوری انسان از انسانیت، اخلاق و... است، مسابقه ی هر چه بیشتر مسلح شدن در زمین، نشان از نابرابری، بی عدالتی، کم فروغی اخلاق و انسانیت دارد، و نشانه ایی از رسیدن به عدالت و انسانیت و حتی خدا نخواهد بود.

اتکای انسان به سلاح، نشانی از تعطیلی حکمت، علوم و منافع انسانی، اخلاق و ارزش های معنوی و انسانی دارد، که این روزها به اکسیری در منطقه ما تبدیل شده است، از این رو، کارخانه های تولید وسایل آدم کشی می سازند، و جنگجویان هم آن را در عدد و شمار بسیار، شلیک می کنند، جنگ مقدس است، و کشتار ثواب؛ و هر طرف با ایدئولوژی که بدان سخت معتقد است، این روند ظالمانه و غیر انسانی را توجیه، و بلکه لایق اجر و افتخار و سعادت دنیایی و آخرتی می نمایاند.

کلاشینکف ها و... بدون هیچ احساسی به جمجمه و تن انسان ها شلیک می کنند،

هر روز خونسردتر و بی رحم تر از قبل، 

در این آوردگاه خون و کشتار،

دلباختگان به زندگی، پامال جنگ طلبانند،

جنگ خسارتبار هشت ساله با صدام، پای کلاشینکف را به ایران نیز باز کرد،

هدیه ایی از شرق برای کشتار،

در دست کسانی که نبرد را، زندگی خود کرده اند؛

تولید کنندگانش آنرا برای کشتار ساختند،

برای آنان مهم نیست چه کسی قربانی آتش آن خواهد شد،

مهم این است که بهایش در جیب های گشاد آنان سرازیر شود،

می توان کُشت و کشت و کشت،

از سازنده اش باید تشکر کرد؟!

کلاشینکف اسلحه فقرا،

و اکثرا برای کشتن فقرا به کار می رود،

ارزان و بی دردسر،

در دسترس همه برای کشتار،

و ماشه هایی که می چکانند

و آتشی که از نوک لوله ها می جهند،

که هم چشم تو را کور می کند و هم دشمن را به وجود و مکانت مطلع،

تا زیر آتشت بگیرند، او نیز بکشد آنچنان که تو مشغول کشتاری

این چرخه کشتار است که تمامی ندارد.

[1] - کَلاشْنیکُف به‌طور خلاصه: کِلاش به روسی: калашников، آوانگاری: kalashnikov همچنین شناخته شده با نام کِلاشینکُف خانواده‌ای از تفنگ‌های تهاجمی با «آتش تحت اختیار» است که کنسرن کلاشینکف آن را تولید کرده است. این سلاح با فشنگ‌های کالیبر ۳۹×۷٫۶۲ تغذیه می شود و با فشار غیرمستقیم گاز باروت مسلح میشود و دارای برگه ناظم آتش سه وضعیتی است که سلاح را به ترتیب(از بالا به پایین) به سه حالت ضامن، رگبار ( خودکار ) و تک تیر ( نیمه خودکار ) درمی‌آورد. AK مخفف آفتامات کَلاشنیکُف به روسی: Автомат Калашникова، آوانگاری: Avtomat Kalashnikov است. آفتامات در زبان روسی به معنای اسلحه خودکار می‌باشد و عدد ۴۷ نیز اشاره به سال ۱۹۴۷ است که اسلحه مزبور به‌وفور در خط تولید قرار گرفت. نام این سلاح برگرفته از نام طراح آن میخائیل تیموفویچ کلاشنیکُف است. (وی طراحی این اسلحه را با الهام از اشتروم گور ۴۴ که یک سلاح ساخت آلمان نازی بود انجام داد و به‌دلیل اتمام جنگ و از هم پاشیدگی ارتش آلمان (۱۹۴۵–۱۹۳۵)، بسیاری از طرح‌های نخبگان آلمانی در بسیاری از زمینه‌ها، توسط امریکا، شوروی و دیگر کشورها به سرقت رفته و بسیاری از آن‌ها، بعدها با نام‌های دیگری ساخته و رونمایی شدند. مدل تولید چین AK-47 از مشهورترین انواع کالاشنیکف هستند. از زمان آغاز تولید این سلاح تاکنون بیش از ۲۰۰ میلیون قبضه کلاشنیکف در شوروی و کشورهای دیگر ساخته شده‌است. بنابر آمار، مسلسل کلاشنیکُف طی ۵۰ سال گذشته بیش از بقیه انواع مسلسل‌ها، چه در دست انقلابیون و چه توسط نیروهای نظامی و امنیتی، برای کشتار به‌کار رفته‌است. سازنده این اسلحه میخائیل کلاشنیکف گفته که هر وقت می‌بینم اسلحه‌ای که برای دفاع از کشورم دست گروه‌های تروریستی است از خود می‌پرسم چه شد که این اتفاق افتاد؟ کاش به جای آن یک ماشین چمن زنی خلق میکردم از حدود ۵۰۰ میلیون تفنگ در جهان، در سال ۲۰۰۴، حدود ۱۰۰ میلیون آن‌ها از خانواده کلاشنیکف بودند.

[2] - ژ۳، به آلمانی: Gewehr 3 یک تفنگ جنگی اتوماتیک ساخت شرکت هکلر و کخ آلمان با همکاری شرکت دولتی اسپانیایی CETME است.[۱] به این جنگ‌افزار به اختصار ژ۳ گفته می‌شود. این جنگ‌افزار در سال ۱۹۵۹ به عنوان سلاح سازمانی ارتش آلمان انتخاب شد و از آن پس در طی چهل سال بیش از شصت کشور مانند ترکیه، یونان، سوئد، پاکستان، استونی پرتغال، مکزیک و ایران آن را به کار بردند، راز موفقیت ژ۳ در سادگی و ارزانی ساخت آن است. این سلاح با فشنگ پرقدرت کالیبر ۵۱×۷٫۶۲ میلی‌متر ناتو تغذیه می‌شود و می‌تواند در حالت نیمه اتوماتیک (تک تیر) و اتوماتیک (رگبار) عمل کند و مدلی نیز با قنداق تاشو دارد. این سلاح که در زمان جنگ ایران و عراق در بین عراقی‌ها به توپ دستی معروف بود برای قدرت زیاد در نابودی اهداف از سوی ایران استفاده شد. ارتش آلمان در سال ۱۹۹۷ تفنگ ژ ۳۶ را جایگزین ژ ۳ کرد. 

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در برخورد دوگانه با متهمین، و جام...
آیت الله جوادی آملی: مساله حجاب با سرنیزه حل نمی شود، بگیر و ببند اگر بدتر نکند، یقینا حل نمی کند. @...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
آیا پرونده ‎رضا ثقتی هم مشمول برخورد مؤمنانه شده است؟! (https://t.me/asrefori) رحمت‌‌اله...