هرکه برد، برد و هرکه باخت، باخت
  •  

12 شهریور 1397
Author :  
هرکه برد، برد و هرکه باخت، باخت

در "دنیای هرج و مرج انسانیت" ما که اوتاد سیاست، و مردان در رکاب فعالیت و اصلاح اجتماعی یا در پای استبداد و منویات دلش سر بریده شدند و یا بدین نتیجه می رسند که "هر که بُرد، بُرد و هر که باخت، باخت" [1]، واقعا آیا جایی برای امید می ماند؟! نمی ماند، اما چاره ایی نیست و باید بماند زیرا ما هم از ملل پیشرو جهان متفاوت نبوده و انسانیم و با وجود اراده و توان آدمی برای تغییر، انسان به امید همواره زنده خواهد بود، و اما تفاوت ما با ملل پیشرو این است که آنان به تغییر وضع خود برخواسته، رها شدند و عنان صحنه زندگی، به غیر خود نسپردند و ما سپردیم و لذا همواره باز باید منتظر آمدن کسی باشیم که مدار را به جای خود باز گرداند،

و اما در وجه "انتظار" به نظر می رسد که "منتظران" و یا انسان هایی که چشم به راه دیگرانی اند تا برای نجات شان در رسند، تا موقعی که بر این راه استوارند، بازنده ازل و ابد خواهند بود، و به عبارت دیگر جامعه و کسانی که چشم به آمدن "این و آن" دارند تا برای نجات شان از راه در رسند، در انتظار خواهند مُرد و یا همینجاست که رهزنان راه هم مطابق با همین الگوی رفتاری انتظارشان، منجی بر سر راه شان قرار خواهند داد، تا نیروی شان را در خدمت مطامع خود گرفته و آروزهای شان را در پای منویات دل خود قربانی کرده و در آخر باز وقتی این جماعت منتظر فهمیدند که بازی خورده اند، در انبان خباثت بار رهزنانه اشان باز منجی های جدیدی دارند که به نجات بفرستند و "منجی تاریخ گذشته ایی" را با منجی تاریخ دار دیگری تعویض کنند و...

و بدین ترتیب حکایت منتظران همچنان باز بماند و غمنامه خود را به تکرار بنشینند و نسل ها همچنان تباه شوند. و شاید سید جمال الدین اسدآبادی هم در خلال فعالیت های گسترده خود، این بلبشوی جامعه ایران و فعالینش را به خوبی درک کرده بود که مکرر به دوستانش می گفت هر که در این آوردگاه "برد، برد و هرکه باخت، باخت"، و قمار زندگی انسان های منتظر منجی در دست کسانی است که از پشت کارت های بازی این روزگار خبر دارند و فرصت طلبی را در اوج داشته و نان خود در خون دل انسان های منتظر منجی قاتق می کنند و این منتظران همچنان انتظار خواهند کشید، و در این بین هم جوامعی که به بازی انتظار گرفتار نشده اند، در حرکتی دایمی و سریع فاصله خود را از جماعت منتظران بیشتر و بیشتر کرده و اینگونه است که حتی اگر روزی جماعت منتظر بفهمند که چه بازی بزرگی خورده اند، این بار فاصله های عمیق عقب ماندگی است که باز باعث بردگی آنان در مقابل پیشروها خواهد شد و بدین ترتیب بردگی در جماعت منتظر نهادینه و دایمی خواهد گردید.

پس منتظران منجی برای خلاصی را باید گفت، به انتظار بنشینید "تا صبح دولت تان بدمد" که روشن است که بر این نهج هرگز نخواهد دمید، مگر این که از آسمان تحفه ایی بر زمین افتد که نظر به حکایت دوری آسمان از زمین، قرن هاست که حکایت این افتادن ها متوقف شده است.

باید انتظار به کناری نهاد و برای تغییر، دست به کمر و زانوان خود شد و حرکتی کرد، وگرنه قافله انسانیت به سرعت باد می رود و قله های عظیم علم و انسانیت را فتح می کند و تو که خیره در آفتاب چشم به افق مانده ایی، روشنایی چشمانت را از دست خواهی داد و در نگاه به افق نور، جز کوری در انتظارت نخواهد بود که ماموریت نور برای چشم های دوخته شده به نور، کور کردن است و هدیه اش به عاشقان نور کوری خواهد بود.  

تاریخ نخبگان کشورهای اسلامی پر است از فریاد کجایند مردان مرد، کجایند شجاعان امت و... که همواره خواستار کسانی اند که بیایند و وضع را تغییر دهند ولی خداوند در قرآن تکلیف همه را معین کرده است که "خداوند سرنوشت هیچ قوم را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!..." [2]

[1] - جمله ایی که گفته می شود از ناحیه سید جمال الدین اسد آبادی صادر شده است. برگرفته از کتاب سید جمال الدین اسدآبادی تالیف میرزا لطف الله خواهر زاده سید جمال الدین چاپ ایرانشهر برلین ص 89

[2] - سوره مبارکه الرعد آیه ۱۱  لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ وَمِن خَلفِهِ يَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ﴿۱۱﴾

برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
4 نظرها 2459 Views
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (4)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

سلام
خیلی زیبا نوشته اید و موضوعات متنوع سایت عالی می باشد ظاهرا نویسنده تمام مطالب خودتان هستید
موفق باشید

ساغر هستی
This comment was minimized by the moderator on the site

درود بر شما "ساغر هستی"، نام زیبای شما برازنده پروزدگار است که ساغر هستی است و همه از جام می او مستند و خراب
ممنون از شما و لطف شما
شما هم موفق باشید

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

این عنوان مناسب جامعه انسانها نیست
شاید سرلوحه حکومتهای جهان سوم باشد
ولی واقعا حیران می مانیم چطور غرب بدون معاد ا ما در ارامش بیشتر است

سونیا
This comment was minimized by the moderator on the site

سونیا خانم درود بر شما
این عنوان اگرچه برای عالم انسان ها مناسب نیست ولی برای این متن به نظرم مناسب است
بله انسانیت برازنده چنین حالی نیست ولی چه کنیم که به این روز افتاده ایم و برخی به چنین نظری رسیده اند که "باید گرگ بود درید وگرنه دریده خواهی شد"
این است گرفتاری انسان ها در محیط هایی است که تنها فساد و اهل فساد در آن تسلط دارند کار و اهل کار و علم و اهل علم و درستگاری و اهل درستکاری حذف می شوند تا شرایط به جایی برسد که هرکه برد برد و هرکه باخت باخت و نه فریاد رسی هست و نه کسی که آب به جوی برگرداند

مصطفوی
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
سنگ بسته و سگ رها کردند اینکه حرام و حلال شرع کدام است و به فرمایش مقام معظم رهبری چه نسبتی با حرام...
- یک نظز اضافه کرد در زندگان مرده، قورباغه پز شدن، و...
در کشوری که فسادبزرگ چای دبش را "فسادنمایی" می نامید، می‌شود دم از عدالت زد؟ روزنامه جمهوری اسلامی...