خدایا از زندگی در لب پرتگاه های سقوط خسته شده ام
خدایا از زندگی در لب پرتگاه های سقوط خسته شده ام، می خواهم کمی در سرزمین های صاف حرکت کنم و آرامش داشته باشم، این که همواره در معرض امتحان باشی، استرس دائمی امتحانی سرنوشت ساز که نتیجه اش زندگی ابدی تو را رقم خواهد زد؟! نمره اش درجه اهمیت، درجه انسانیت، جایگاه تو را، همنشینی ات با انسان های بزرگ و کوچک و... را رقم می زند و اگر در این امتحان اشتباه کنی دیگر قابل جبران نخواهد بود و...
خدایا اگر کسی تو را در معرض چنین برنامه ایی مادام العمر قرار می داد، آیا خودت خسته و مستاصل نمی شدی؟!
اما شهادت می دهم که تو صاحب اختیار مایی و به زیر و بم مان آگاهی و سپس در این وضعیت مان قرار دادی؛ پس به داده و نداده ات شکر، تو می دانی که صلاح ما در چیست، تو مصلحت ما را تو بهتر از هر کسی می دانی و در چنین امتحانی قرارمان دادی پس بر آن گردن می نهم و از تو انتظار دارم که مرا یاری کنی که از این امتحان سرنوشت ساز سربلند بیرون آیم.
+ نوشته شده در سه شنبه دهم فروردین ۱۳۹۵ ساعت 11:10 شماره پست: 925 توسط سید مصطفی مصطفوی |
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: سخنی با نگارین حق مطلق
- تاریخ ایجاد در 23 خرداد 1395
- بازدید: 5081