خدایا از تکرار به رخ کشیدن ضعف هایم خسته نشدی؟
نگارین یار! تو را مورد خطاب قرار می دهم، از تو شِکوه می کنم، با تو به سخن می نشینم و دعوای کاستی ها و فقرم را با تو می کنم و... از آن جهت که تو را مسوول ترین، لایق ترین و موثرترین بر امورم می دانم. خدایا تا به کی می خواهی به نقطه ضعف هایم به امتحانم کشی؟! که سراسر ضعف و فقرم و لذا نتیجه ی آن از پیش معلوم و نمره یِ صفر و بلکه منفی بیش به بار نخواهد آمد و رسواییم را در برابر تو و اهالی عام و خاصِ دستگاه خداییت به دنبال خواهد داشت و هر بار که به تکرار امتحاناتت اقدام کنی از افتادن تشتِ رسواییم صدایی شدیدتر بر خواهد خواست، و حکایت رفوزه شدن ها را من و تو! بله درست شنیدی، من و تو، با هم در برابر خَلقت به تکرار به تماشا خواهیم نشست؛ زیرا همانطور که گفتی چنانچه "ما از توییم و..." پس تو نیز از من جدا نیستی، و از همه مهمتر ما دست ساز توییم و نمی توانی خود را از من و اوضاعم کنار بکشی؛ که این برون داد که حاصلش رسوایی است، محصول دو امر است، یکی آنچه که تو دادی که حتما در حد آنچه که به بزرگانت دادی، ندادی؛ و من، که دستانم به فقر و ضعف به تسلیم و اعتراف بالاست و از پیش از امتحان به ضعفم معترفم؛ لذا حکایت رسواییم، حکایت رسوایی ... نیز خواهد بود. پس خالقا از این حکایت تکرار رسوایی ها و رفوزه شدن هایم، خسته نشدی؟!! آیا نمی خواهی پایانی بر این تکرار رسوایی ها بزنی؟!!
+ نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 9:48 AM | سه شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۳
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: سخنی با نگارین حق مطلق
- تاریخ ایجاد در 22 خرداد 1395
- بازدید: 2752