اگر مدار ما به این باشد، مدار تو نیز بدان خواهد بود، ای شاهد مویه های ما
خدایا ناله یِ ما را که مانند صدای پاشنه، بر چارچوب دربی قدیمی هنگام باز و بسته شدن است را نمی شنوی؟ خدایا اگر دربِ روزگار ما باز هم بخواهد همچنان بر همین مدار و پاشنه ایی که هست بچرخد، تو نیز لاجرم باید خود را آماده کنی که همچنان شاهد و شنوا بر مویه های دردناک، دلخراش و گوشخراشی باشی که از سایش و فرسایش ما و دردی که از آن ناشی است، باشی؛ پس خود را آماده کن که شنونده ی این مویه ها و شکایت ها باشی، زیرا ما همچنان خواهیم فرسود و از درد آن لاجرم فریادمان به آسمان خواهد رفت، جایی که تنها تو در آنجایی و مجبور به شنیدن صدای این سایش دردآور و نیز مزید بر آن شکوه هایی خواهی بود که روانه درگاهت خواهند شد؛ ولی نمی دانم شنیدن و دیدن وضع ما تو را آزار نمی دهد؟! آیا تو بر وضع ما راضی خواهی بود و آیا نمی خواهی روغنی بر تن های ضرب خورده و خراشیده یِ تحت فشار ما بفشانی که حرکت روزگار برایش این قدر دردآور و خسارت بار نباشد و این قدر به فرسایشش نیانجامد؟!
+ نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 10:20 AM | شنبه بیست و هفتم دی ماه 1393
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: سخنی با نگارین حق مطلق
- تاریخ ایجاد در 22 خرداد 1395
- بازدید: 5577