مهم این است که چقدر انسان باشیم

از همان لحظه که ما را آفرید از ما توقع همانی داشت که بنا نهاده بود، یعنی انسان بودن و انسانیت؛ او می خواست با حیوانات که ذیل شان مایند، متفاوت باشیم، از ملائک و فرشتگان نیز متفاوت؛ نه اسیر حیوانیت و نه اسیر عبادت و فرمانبرداری ناشی از تکوین، بلکه او می خواست که ما تنها همان باشیم که از یک انسان توقع است و آن انسانیت است و بس و انسانیت را با انسان بودن می توان به اوج رساند، فارغ از شعارها، آرمان ها، مسلک و مرام ها، رنگ و نژادها و... انسانیت همان انسانیت است و بس. همان رعایت حقوق دیگران، همان راستی و درست کرداری، همان پاکی و.... مهم نیست که تو به کدام قبله نماز می گذاری، پیر و مرادت کیست، در کدام محراب به او سجده می کنی، مدعی کدام کتاب و سنتی و... مهم این است که تو چقدر انسانی، چقدر راهنمایی، چقدر بی آزاری، چقدر از ظلم به دوری، به چه مقدار درست و پاکی، چقدر خیرخواهی و...  

 

نظرات (2)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

برای انسان بودن باید هزینه نابودی خودت بپردازی
در اخر این هزینه می بینی ضرر کردهای
مهربانی و خوب بودن بدترین صفت ادمی است

مشکات
This comment was minimized by the moderator on the site

برای انسان بودن باید هزینه نابودی خودت بپردازی<br />در اخر این هزینه می بینی ضرر کردهای <br />مهربانی و خوب بودن بدترین صفت ادمی است

مشکات
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در تلخ تر از زهر، بار دگر روزگار ...
خاموشی تلخ یک هنرمند آخرین باری که زنگ زد ۱۱ آبان ۱۴۰۳ بود. مشخصات کامل یادداشتی از مرا می خواست که...
- یک نظز اضافه کرد در تلخ تر از زهر، بار دگر روزگار ...
یک خاطره واقعی از دادگاه من و قاضی مرتضوی زنده یاد سید ابراهیم نبوی (طنزپرداز شهیر ایرانی) من در ...