انتخاب حقی که با آزادی قرین است

این روزها عرصه کشور از هر نظر کاملا انتخاباتی شده است و همه از حضور افراد مختلف به خصوص  کاندیداهای مطرح در لحظات آخر ثبت نام در ستاد انتخابات کشور سخن می گویند و این که بزرگانی به این حضور رنگ و بوی و رونق دیگری دادند و  این جای تقدیر هم دارد. امروز پیام کوتاهی از یکی از دوستان دریافت کردم که نشان از امیدی دارد که عده ای از دوستان به آن دل بسته اند :

مژده دهید عاشقان دولت غم سرآمده

ثروت و شوکت و شکوه از در دیگر آمده

باد صبا شوق زمان  ناجی کشور آمده

مژده دهید بر همه دوباره اکبر آمده

ورود هاشمی رفسنجانی به انتخابات بر همه ایرانیان مبارک باد.

این پیام کوتاه تا حدودی گویای جو حاکم بر قسمتی از جامعه ماست. ولی آنچه به ذهن می آید این که انتخاب یک وجهی دارد که خداوند به انسان اهدا نمود یعنی عرصه ای از آزادی را در اختیار انسان گذاشته که دست به انتخاب بزرگ بزند و در این عرصه آزادی انتخاب بین بی نهایت سقوط تا لقالله را در نظر گرفته است. این میزان آزادی است که خداوند به انسان داده و به یقین هم او انسان را لایق این همه وسعت عمل می دانسته و از سر حکمت به این کار مباردرت کرده است. 

نکته دیگر این که متاسفانه مثل بسیاری دیگر از پدیده ها در بین ما ایرانیان (مثل فصل مسافرت - فصل عزا و...) که فصلی و گذراست عرصه سیاسی هم یک دوره دارد و آن چند روز انتخابات است و بعد از آن تعطیل می شود عرصه ای که باید دایم در دست ولی نعمت های بنیان گذار انقلاب اسلامی (ره) یعنی در دست ملت ایران باشد تا در آن نقش آفرینی موثر و دائم داشته باشند. ولی فصل انتخابات که می شود گروه هایی که بعضا هم نه شناسنامه ای دارند و نه از اهداف و ... آنها کسی خبر دارد ظهور فصلی سیلابی دارند و بعضا هم حضور خسارت باری دارند. در این فضا واقعا جای احزاب واقعی و مردمی در نظام سیاسی کشورمان خالی است احزابی که در طول زمان و سازمان یافته شکل گرفته و اهداف و نظام نامه و مانیفست و... و عملکرد داشته باشند و مردم با شناخت به آنها رای دهند نه این که در یک فضای مصنوعی متشنج تقاطع سیلاب ها انتخاب صورت پذیرد و فقط آنان که در سایه این سیلاب ها را راه می اندازند بدانند که چه می کنند و چه درو خواهند کرد. در حالی که این مردمند که باید بدانند که چه می کارند و چه درو خواهند کرد و نه گروه های در سایه با اهداف نا مشخص. 

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 0:17 شماره پست: 282

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.