این روزها مرتب با این پیشنهاد مواجه می شوی که در بدو دیدار از فراز "درود بر شما" به جای "سلام علیکم" و یا به طور مختصر از واژه "درود" به جای "سلام" استفاده شود، خصوصا در بین کوهنوردان این امر بسیار رایج تر است، و بعضی به نوعی ناخرسند می شوند که از سلام برای مواجهه با آنان استفاده کنی، بعلاوه جملات رایجی همچون "خسته نباشی" را نیز واجد بار منفی درونی دانسته، عبارت آرزومانندِ "شاد باشید" و یا "خدا یارتان" و یا "خدا قوت" را به جای آن پیشنهاد می کنند؛

گاهی انگار کلمه پیشوند "حاجی" با فراز "حاجی بازاری" و... تداعی ذهنی شده، و با توجه به بلایی که اهل بازار و... سر این مردم آورده اند، حساسیت زیادی روی این پیشوند وجود داشته، مثلا اگر به بعضی از آنان در مسیر کوهستان، یا تاکسی های شهر بگویی "جاجی اجازه می دهی رد شویم"، یا "حاجی ممکنه همین جا توقف کنی" و... به طنز و جدی می گوید "حاجی جد و آباد شماست" و به نوعی ناخرسندی خود را شدید و یا رقیق از انتساب این واژه به آنها، اعلام می دارند، گویا مردم انتظار داشتند به حج رفتگان انسان برگردند، و انسان بمانند و...

وقتی در مورد واژه سلام استدلال می کنی، که سلام از سلامت و صلح می آید؛ آنان تو را به داستان تاریخ تجاوز اعراب به ایران ارجاع داده، می گویند، منشا اظهار سلام موجود این است که چون اعراب وارد اجتماع ایرانیان شدند، به علت کمی تعداد، همواره در بین ایرانیانِ مغلوب، در ترس و احساس خطر زندگی می کردند، لذا در مواجهه با هر ایرانی از او احساس تهدید و خطر کرده، و مجبورش می کردند، که هنگام گذر از کنارشان، مراتب تسلیم و بی خطری و صلح آمیز بودن حرکت خود را با همین واژه سلام علیکم و... اعلام داشته و سپس عبور کند،

و همین رسم بعدها به صورت قانون عرف اجتماعی درآمده که هر ایرانی از مَوالی (موالی لفظی که اعراب به اقوام مغلوب خود، اعم از ایرانی و... اطلاق می کردند و به معنی دست نشانده، زیردست و...) اعراب تلقی می شدند، موظف شده با گفتن "سلام"، اظهار تسلیم کند، که این امر دائمی و به صورت فرهنگ درآمده، و اکنون نیز همین روند فرهنگی، در گفتن کلمه سلام و یا سلام علیکم (صلح بر شما) ادامه دارد و...

البته من از این تیکه تاریخی در جایی نخوانده ام، اما به واقع، وقتی دو ایرانی در ایران باستان به هم می رسیدند، در مواجهه اول چه می گفتند؟! دوست من که در  فرهنگ چینی ها مطالعه و دستی دارد، می گفت دو چینی اگر به هم برسند، محتوای احوال پرسی آنان این است که آیا مثلا "نهار خورده ایی" و... مصافحه و احوالپرسی اولیه به واقع بیان یکی از اولویت های وقت یک جامعه و افراد آن است، که در ابتدای هر ملاقات با هم طرح می کنند.

مثلا وقتی به جامعه خود ما اکنون نگاه می کنیم، این روزها که روزگار ناخوشی ها و بیماری، و مرگ و میرهای زودرس است، که دیگر کاروان مرگ نه پیر می شناسد و نه جوان، و آمار مرگ و میر جوانان و میانسالان نیز به حدی بالاست، که شگفت انگیز شده است، ما اکثرا در بدو دیدار، بعد از درود و یا سلام گفتن، از عبارت "خوبی شما؟" استفاده می کنیم و این نشان می دهد که دغدغه کنونی ما مردم ایران سلامتی است.

برای من جالب است که بدانم دغدغه دو ایرانی در ایران باستان، و یا ملیت های دیگر وقتی به هم می رسیدند، و یا می رسند چیست، کلمات ابتدایی یک رویارویی بین دو ایرانی و... در دنیای باستان و اکنون چه بوده و هست؟ 

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در روستای گرمنِِ پشت بسطام، مردم ...
سلام...شاید برای خواندن این مطالب ودرک ان تا حدودی... ۳ساعت وقت گذاشتم...تشکر ؟از تمامی عوامل ..مخصو...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
تقاطع تنش‌زایی سید مصطفی تاج‌زاده استراتژی باخت - باخت جمهوری اسلامی در منطقه، به‌ویژه در اعزام نی...