سادو آرام و رستگار در خاکستر

مرده سوزان، [1] روزمره، کار شده است،

گوییا مرگ و مردگی، تقدیرِ کار شده است!

در کنارِ رودی از زندگانِ مرده به راه،

شعله می کشد آتش، در آفاق،  

پر شدست زیر شعله های تیز و بلندِ آتشدان،

تلی از تپه های خاکستر، به مراد،

سادو [2] اکنون غرق، در خاکستر سوختگان، خوشحال،

عزتی جوید و، رستگاری ها به مذاق،

اما تو ای برهمنِ معبد رام!

باز هم دلت جسد می خواهد؟!

کُنده هایی ترُ، بیشتر می خواهد؟!

بس کن، این آتش!

خاکستر ز سر گذشت،

دود، بیداد می کند از سر،

خلق غرق در نواست، بینوا،

دمی از سوزش و سوختن ها کم کن،

تر و خشک سوختن ها، جمع کن،

بسترگشاده به معبد رام!  [3] سوالی دارم،

آتشست بالین، بر این خدای رام ؟!،

خاکسترست، زیست بومِ رام خدا؟!

دست بردارید زین "رام رام" [4] کردن ها،

بس کنید آهنگ ناهمگون "رام رام، آرام"،

بس کنید، تکرار وردهای توفان زا،

رشته مهر و مرحمت، گسست ز هم،

بس کنید این کوره ی، دمیده بر جان ها.

بس کنید همبال شدن با کرکس ها،

بس کنید این نا آرام کردن ها،

سادو امشب آرام و خوش آرمیده در خاکستر،

خلق در آتش و، ناآرام، "رام رام" کُنان،

به نظم در آمده در 21 مهرماه 1399

[1] - شعبه ایی از آریایی های مهاجر به جنوب، در هند، که اجساد مردگان خود را در کنار رودها، که مقدس شان می دانند، می سوزانند و بدین وسیله آنان را روانه زندگی آتی اشان می کنند.

[2] - در فرهنگ هندوها سادو ها تیره ایی از روحانیون هندو ترک دنیا گفته اند، که لخت از لباس دنیایی، لباس تن شان خاکستری اجساد بندگان خداست که به رسم هندویی سوزانده می شوند. عبارت سانسکریت سادو به معنی مرد و زن خوب، به افرادی گفته می‌شود که گونه‌ای از زندگی را انتخاب کرده‌اند که در طی آن از اجتماع فاصله می‌گیرند و بر روی تلاش‌های معنوی خود تمرکز می‌کنند، واژه ساد(sādh)  به معنی ریشه است و در کل به معنی رسیدن به اهداف شخصی یا رسیدن به چیرگی است.

[3] - خدای رام از خدایان مهم هندو در شمال هندوستان است، امروز این خدا دستمایه تحرکات سیاسی گروهی از اهل سیاست در بین روحانیون و کاست های (طبقات) بالای هندو شده، که بنیاد حرکت خود را، بر بنیادگرایی و ملیگرایی هندویی (مذهبی و نژادی) قرار داده اند

[4] - معتقدان به خدای رام از ورد "رام رام" به عنوان یک تسبیح خدای خود همواره تکرار می شود، البته این ذکر  همان کارکرد درود و سلام ما، در مصافحه ها هم دارد.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در چرا با مبارزین زمان خود، همان ...
دادگاه انقلاب اصفهان توماج صالحی را به اعدام محکوم کرد نگارش از یورونیوز فارسی تاریخ انتشار ۲۴/۰۴/۲۰...
- یک نظز اضافه کرد در مرثیه ایی بر عصر بی پناهی انسا...
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد یعنی از خوی غلامی ز سگان خوار تر است...