بشر را یکی از خود او، از نوع او، همسان  اوست که، ابتدا به استضعاف کشیده، در اوج ضعف، او را به بند در آورده و در نهایت، بنده ی همنوع خود می سازد؛ بند کنندگان، انسان آزادی را که باید پرواز کند، اوج گیرد و به بلندای انسانیت رسیده، و به سان خداوندگار خود شود را، در بند نگهداشته تا او را ذلیل و خوار کرده، به سطح حیوانیت کشیده، و بلکه از حیوان پست ترش کنند، لذا به بند کشندگان بشر، از ظالمینی اند که هرگز بخشیده نخواهند شد، و شاید در ظلم و انواع آن، بی نمونه باشند، چرا که انسان بند کننده، و بند شونده هر دو ضایع می شوند، و این انسانیت اعطایی توسط خداوند به بشر است که در اثر عمل آنان نابود می شود.

گرچه شاید شیطان در فرهنگ ادیان ابراهیمی، خود یک تمثیل باشد، مثل همان نهرهای عسل و شیر که در بهشت وصف شده اند، و یا در قرآن از آن سخن گفته شده است، اما این که شیطان هست یا نیست، یا او همان اهریمن است یا دیو در فرهنگ آریایی و...، آنچه روشن است این که امروز و دیروز و در هر دوره ایی می توان شیطان را دید که با تمام امکانات، به مدد افرادی می آید، تا شرایطی مهیا کنند، که انسان آزاد آفریده شده را ابتدا به استضعاف کشید، و سپس از این ضعیف و بی ارادگی او سو استفاده کرده او را به مهمیز بند و بندگی همنوع اش کشند.

هر چند انسان قدرتمند است و همواره این قدرت اراده او باعث شده است که در اثر آگاهی از وجود چنین بند و بندکنندگانی، آن را را پس زند، و همین قدرت انسانی اوست که حتی ما را به وجود یک قدرت مطلق در جهان دلالت می دهد، چرا که این قدرت اراده، خود نمونه ایی از وجود آن قدرتمند یکتاست، اما گاه این انسان آنقدر مورد سو استفاده قرار می گیرد، که به حیوان و بلکه پایین تر از حیوان تنزل داده شده [1] و بدین وضع دیده می شود.

این است که از هر دری بند و بند کنندگان وارد شوند، باید شاهد خروج انسان و انسانیت از درب دیگر آن بود، و هرچه بندها محکم تر، حیوانیت نیز در بشر استوارتر خواهد بود، و در مقابل هرچه آزادی بیشتر، انسانیت نیز اوج خواهد گرفت و شرایط زیست و زیستگاه بشر خدایی تر خواهد شد.

[1] - "و همانا بیافریدیم برای دوزخ بسیاری از پری و آدمی را آنان را است دلهائی که درنیابند بدانها و آنان را است دیدگانی که نبینند بدانها و آنان را است گوشهائی که نشنوند بدانها آنانند مانند دامها بلکه گمراه‌تر آنانند ناآگاهان"‌ وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ (سوره اعراف آیه 179)

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در دیداری از نفسگاه عقاب و یا خدا...
سریال مصری حشاشین ایرانی ها را عصبانی کرد! + عکس (https://noandish.com/fa/news/176385/%D8%B3%D8%B1%D...
- یک نظز اضافه کرد در دیداری از نفسگاه عقاب و یا خدا...
پخش سریال تلویزیونی "حشاشین" که روایتگر مبارزاتِ خشونت‌ورزانه‌ی گروه مخوفِ وابسته به حسن صباح (یکی ا...