از روزهای تاریخ ساز سیاست ایران، یکی همین سی تیر است، آن روزها که مردانی همچون زنده یاد دکتر محمد مصدق در مجلس شورای ملی ایران، بیدار و قدرتمند، به نمایندگی از مردم ایران، در مبارزه برای توسعه، کسب و حراست از حقوق مردم در قانون اساسی بودند، و در تامین حدود اختیارات مردم در این قانون می رزمیدند، تا به دفاع از آن حدود، در برابر قدرت مطلقه شاه و تمامیت خواهان در اطراف او، در آن دوران اقدام موثر داشته باشند؛

این کشور شهدایی به خود دید، که نام شهید و شهادت را عزت دادند، آنانی که از زمان خود جلوتر بودند، و برای پاسداشت از آزادی و حق تعیین سرنوشت و آرمان ملت خود، به پا خاستند، و البته با مقاومت قدرت مطلقه موجود مواجه، و با گلوله قوای امنیتیِ تحت امر او، مظلومانه به خاک و خون افتادند، و خاک این کشور را به خون خود سرخ، و تاریخ ساز شدند.

آن موقع ها، کسانی همچون مصدق بر کرسی های نمایندگی از مردم ایران در مجلس شورای ملی تکیه زده بودند، که به مجلس شورای ملی، وزن و آبرو می دادند، و به واقع امانت دار نمایندگی ایی بودند، که از سوی مردم به آنان اعطا شده بود، و به عوامل مجری امر قدرت، برای کسب هر چه بیشتر آن، برای او تبدیل نشده بودند؛

مصدق معتقد بود قرار گرفتن قدرت قوای نظامی ایران در دست فرد شاه، به فساد سیاسی و دخالت او و دربارش در امور سیاسی و... کشور منجر شده، و در نتیجه به کاهش قدرت مردم در امور خود، منتهی خواهد شد، و امور را از مجرای قانونی و نرمال خود خارج کرده و...، کشور به سامان نخواهد رسید،

و این نظر کاملا درست بود، چرا که نظامیان در کلیه امور و از جمله انتخابات دخالت می کردند، و از راهیابی نمایندگان واقعی مردم، به مجلس شورای ملی جلوگیری می کردند، و باعث تشکیل مجلس اقلیت، و مجلس فرمایشی می شدند، که به فرمان و منویات دل قدرت، قیام و قعود کرده، نتیجه ایی از حضور آنان در مجلس، عاید مردم مظلوم ایران نمی گردید و...

لذا دکتر محمد مصدق، در قامت یک نماینده شجاع، دلیر، روشن بین، آزاده و... و به واقع عصاره فضایل ملت آزادیخواه ایران، درخواست اجرای بندهای به زمین مانده قانون اساسی را کرد، چرا که طبق قانون اساسی مشروطه، باید وزرا در برابر مجلس پاسخگو باشند، از این رو، وزیر جنگ نیز باید زیر نظر نخست وزیر، و منتخب او، و به مجلس پاسخگو باشد، نه اینکه منتخب و پاسخگوی به دربار و قدرت فردی شاه باشد؛

و همین درخواست که به تحدید قدرت مطلقه و بلامنازع فرد شاه می انجامید، به تنازع و درگیری بین نمایندگان مردم، و قدرت فائقه در کشور انجامید، و قیامی مردمی نیز در پی آن شکل گرفت، که به دنبال اجرای قانون اساسی مشروطه بودند، تا عملی شود و بخشی زیادی از قدرت، از شاه بازپس گرفته، و به مردم منتقل گردد، و حدود قدرت فرد حاکم، محدود گردد،

این کشمکش البته به درگیری انجامید، تا حوادث 30 تیر و شهدایش در تاریخ سیاست ایران خلق شوند، و در خون آرمانخواهی خود درغلتند، و برای همیشه در تاریخ آزادیخواهی ملت ایران، ماندگار شوند، و تاریخی از مبارزه مردم ایران برای داشتن رای، و مجلس موثر و مستقلِ از قدرت مطلقه، که سرنوشت ساز برای مردم خود باشد، به وجود آید؛

البته این نوع مبارزه مردم ایران، یک تاریخ صدساله در پس خود دارد، و از موقعی آغاز گشت که در جریان انقلاب مشروطه، و در زمان مظفرالدین شاه قاجار، قدرت حاکمان بلامنازع، و شاهان ایران را در اثر مبارزه ایی خونین، محدود کردند، تا مردم در بخشی از قدرت سهیم شده، و در اداره کشور خود، و تصمیم سازی ها در مورد اداره جامعه اشان نقش گیرند؛

این تلاش بعدها در زمان پهلوی ها که مردم خواهان محدود شدن قدرت شخص اول بودند، و می خواستند او را به مهمیز قانون بازمانده از مشروطه بکشند، ادامه یافت، تا از تسلط قدرت فائقه فردی او، بر سرنوشت جمعی خود بکاهند، و از دخالت نظامیان و عوامل مطیع شخص اول، در امور سیاسی کشور کاسته، او را ذیل قانون اساسی قرار داده، و قدرتش را محدود کنند.

در سی ام تیر سال 1331، مردم پشت فردی ایستادند که برای حقوق شان فریاد برداشته بود، زنده یاد محمد مصدق؛ چراکه با دخالت نظامیان در انتخابات هفدهمین دوره مجلس شورای ملی، مردم به خیابان های تهران آمدند و اعتراض کردند و البته توسط نظامیان به رگبار بسته شدند، و امروز قبرستان تاریخی ابن بابویه در شهر ری، میزبان شهدای گرانقدر آزادی، در سی تیر 1331 است، که به عنوان "شهید راه میهن" نام گرفتند؛

 آنان به گلوله بسته شدند، در حالی که برای دفاع از حق رای، و حقوق خود در قدرت برخاسته بودند، آنان می خواستند از تاثیر گذاری خود در تصمیم سازی در امور کشور پاسداری کنند، شهدای سی تیر 1331 آنقدر برای نخست وزیر فقید و آزادیخواه ایران، زنده یاد دکتر محمد مصدق مهم بودند، که مصدق دوست داشت، بعد از مرگش، در کنار آنان دفن و جاودانه شود، ولی به واسطه این که مورد غضب سلطه جهانی، و استبداد داخلی قرار گرفته بود، و در حصر خانگی و محدودیت های ناشی از آن، که بعد از کودتای 28 مرداد، بر او تحمیل کردند، ماند و چشم از این جهان فرو بست، و به آرزوی خود، برای حضور در کنار شهدای سی تیر نرسید،

یاد شهدای سی تیر 1331، و زنده یاد دکتر محمد مصدق و یارانش که دوره مهم و تاریخی دهه های گذشته نقش آفرینی کردند، و همچنین مبارزات مردم ایران برای احقاق حقوق شان گرامی باد.

Click to enlarge image 30-Tir.PNG

قیام بی پایان مردم ایران برای حضور در قدرت

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.