اینجا هر مزاری گنجینه تاریخ قهرمانی این ملت است

چه زیباست که در بین کسانی باشی که در امتحان های عجیب، غریب و سخت روزگار از جمله از امتحانات شجاعت، ایمان، وفا و... نمره عالی گرفته اند و امروز راحت در آرامگاه های خود خفته اند و به نظاره اعمال ما نشسته اند؛ کسانی که هر یک در تاریخی و در برنامه ایی از برنامه های اجتماع خود نقش گرفته و آنرا به نحو احسن ایفا کردند، و نهایتا هم بهترین داشته ی خود، یعنی جان را در طبق اخلاص گذاشتند و تقدیم خاک وطن و مردمانش کردند.

قطعه شهدا در هر مزاری گنجینه و تاریخ قهرمانی انسان هایی از این ملت است، که جان بر سر پیمان خود در برابر مسولیت حفظ آب و خاک خود گذاشتند. سیستم بهشت زهرا به ثبت دقیق حوادث هر روز به خوبی اقدام کرده است، به عنوان مثال قطعه 21 آن، کسانی را در خود جای داده است که در بهمن 1357 و سرود روز پیروزی را سرودند و در همان روز 22 بهمن که روز پیروزی قیام است، به شهادت رسیدند (6). اینجا می توانی با اجساد و ارواح آنان به خوبی ارتباط برقرار کرد و با آنان به سخن نشست، اینجا قبرها و عکس های شان با تو سخنان بسیار دارد. آنها به راحتی با دلت ارتباط می گیرند و به سخن می نشینند.

در میان شان که قدم می زنی با تو غریبی نمی کنند، چهره هاشان آشناست، تنوعی دارند به عمق تنوع ملت ایران، یکی خود را شهید راه وطن (5) معرفی می کند، یکی خود را شهید راه ولایت، یکی مسلمان است، یکی مسیحی، یکی هم حتی افغان، یکی کلاه شاپو برسر دارد، و یکی کراواتی بر سینه خود آویزان کرده است (4)، جوان و پیر، مرد و زن همه انسان های متنوعی با نام های مختلفند که در کنار هم هارمونی زیبایی را آفریده اند که دل را آرام می کند از تنوع و در عین حال وحدت شان؛ همراهم می گفت من از دیدن دو جا انرژی فوق العاده می گیرم، یکی قبور شهدا و دیگری هم قلل سر برافراشته کوه ها، براستی در اینجا دل آرام می گیرد.

 آری اینها اکنون آسوده اند و مثل ما شاهد هزار سخن و کار نابجا نیستند و اگر هم شاهدند، که هستند، دیگر مسولیتی متوجه اشان نیست، آنان در زمان طلایی انقلاب حضور داشتند، زمانی که شخص امام (ره) به عنوان بنیانگذار این انقلاب، دلسوز اهداف، شعارها و انقلابیونش، سکاندار بود و انقلابیون اصلی صحنه گردان کار کشور بودند و... و البته هرچه گذشت شمار انقلابیون کاهش یافت و بدلی ها جایگزین شدند، بسیج و سپاه متجاوز خارجی را هدف گرفته بود، و برای دولت خود خط و نشان نمی کشیدند، اکثر اقشار این ملت از جمله منتقدین (به جز منتقدین مسلح) در اداره کشور نقش داشتند (کم و بیش) و مجلس از کراواتی تا آخوند، همه و همه در کنار هم حضور داشتند و از هر قشری می توانستند از فیلترها بگذرند و نقش ایفا کنند و...

اما امروز شهید "عارف فرزانی مهربانی (1)" که حتی اسمش هم پر است از انرژی، مثل ما دیگر خونِ دلِ جولان و میدان داری "قاعدین" را در حضور مجاهدان زنده را نمی خورد؛ خوش به حال سعید افغانی (2) که نیست تا شاهد رد صلاحیت سکاندار بیت مظلوم امام (ره) باشد، اگر هم شاهد هست، مسولیتی متوجه اش نیست؛ همچنین بسیجی شهید علی اکرمی (3) الحمد لله دیگر نیست تا ببیند که فرمانده اش، آقای سردار محسن رضایی، پشت به فرمانده ارشد زمانِ جنگِ خود کرده و دفاع فرمانده ارشد سابق خود از بیت امام  (ره) را حمایت که نمی کند که هیچ، اقدامی ضد انقلابی ارزیابی و اعلام می کند.

آری به کوری چشم وهابیون کوردل امروز ما سند زنده ایی از شهدایی داریم که در بین ما نیستند اما تربت پاک شان شاهد و سخنگوی بسیاری از دغدغه های شان است.

1.        شماره 13 قطعه 28، ردیف 61 بهشت زهرا (س)، شهید عارف فرزانی مهربانی فرزند آذر متولد 1339 که در تاریخ 24/1/1362 در ابوغریب به شهادت رسید و اکنون بر سنگ مزارش نوشته است "ببوسم دستت ای مادر که پروردی مرا آزاد، بیا بابا تماشا کن که فرزندت شده داماد، به حجله می روم شادان ولی زخمی به تن دارم، به جای رخت دامادی لباس خون به تن دارم." 

2.      فرزند علیرضا، متولد 21/1/1344 که در کربلای شلمچه در تاریخ 16/12/1365 به شهادت رسید

3.      بسیجی شهید علی اکرمی فرزند دکتر محمد ابراهیم که بر سنگ مزارش نوشته اند "سرو بلند و 24 ساله ای که بعد از شش سال حماسه سازی در جبهه های دفاع از اسلام و در پنجم محرم سال 1408 قمری برابر با 8/6/66 در نبرد با مزدوران کافر بعث عراق، در منطقه سن عراق، گلوله دشمن را به گل وصال دوست بدل کرد و به مژده ظهور مولا (عج) سر یر خاک سائید، بدان امید که سرور شهیدان خاک از گونه اش بروبد و در جوار رحمت حق بیاساید." او اکنون در شماره 18، قطعه 26، ردیف 95 منتظر دیدار ماست.

4.      قطعه 24، ردیف 45، شماره 48، شهید عزت اله صفائیان فرزند اسداله متولد 1334 که در تاریخ 28/7/1359 به شهادت رسید.

5.      قطعه 24، ردیف 73، شماره 41، شهید ساسان جعفربای فرزند حسن، متولد فروردین 1338 که در فروردین 1360 به شهادت رسید، بر مزارش نوشته اند "ایران به فدای تو همه جان و تن من، زیرا که توهم مام منی هم وطن من، خواهم که پس از مرگ من آنجای بسازم، از پرچم ایران عزیز کفن من"

6.      قطعه 24، ردیف 5، شماره 33، مجاهد شهید ابوالقاسم سالاری فرزند حسن که سنگ قبرش اعلام می دارد که در 22 سالگی در روز 22 بهمن 1357 در پادگان نیروی هوایی به شهادت رسیده است او دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بوده است، آری همانگونه که بر سنگ مزارش نوشته اند "درود بر یوم ا... بیست و دوم بهمن و بر آفرینندگان آن"

 + نوشته شده در جمعه شانزدهم بهمن ۱۳۹۴ ساعت 5:58 شماره پست: 884 

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.