و چه زیباست پاکی بعد از باران در سرزمینی که زیر پاهای بیشمار آلوده کنندگانش بوده

خدایا ترا شکر که اراده خود را بر بدخواهانِ این ملت و کشور در داخل و خارج تحمیل کردی و به دست فرزندان منتخب این کشور و صلح خواهان کشورهای مقابل، مذاکرات هسته ایی را به سرانجامی ختم کردی که دو طرف خرسند از این آوردگاه بیرون بروند و توافقی مبتنی بر نتایج برد - برد رقم بخورد، تا اجر مظلومیت و صبر این مردم داده شود و شبِ قدر بیست و هفتم رمضان و شب برات (1) را به صبح پیروزی آن روز ختم کردی تا خشونت طلبان و جنگ طلبان شرمنده و سر افکنده دست رد از سوی تو و بندگانت دریافت دارند. خدایا نمی دانم چطور شکر این نعمت و لطف را بجا آورم.

اما خدایا! ما را بنواز که درد ظلم هایی که بر ما رفته است قلب های مان را مالامال از درد کرده است. خدایا بنواز ما را که در محرومیت های ناشی از ظلم له شدیم. بنواز ما را که تنها از تو انتظار نوازش داریم، که دست های برخی از بندگانت با نیش های زهرآلود شان تا آستین در تن مان فرو رفته و البته هر چه نیش از اینان خوردیم گردن و دست های مان به سوی آسمان افراشته تر شد و صورت هامان از سوی زمین و زمینیان رو به آسمان بیشتر رو کرد تا منتظر رحمت تو شویم.

خدایا بِبار برما همچون باران های موسمی سرزمین سندِ و هند، آنگاه که می شوید آثار بدی ها را، و پاک می کند سرزمینی را که کثرت آلودگی از کثیر بندگانت، انسان را در غم گسترش و شدت آلودگی ها فرو می برد، ولی با آمدن این باران چنان پاکی از خود بجا می گذارد که انگار هیچ آلودگی در آنجا نبوده و چه زیباست پاکی بعد از باران در آن سرزمین که زمینش زیر پاهای بیشمار آلوده کنندگانش در محنت تمام است.
خدایا شکر ترا باید بگویم، که البته از توانم خارج است که شکر ترا گویم پس همین قلیل از من ضعیف در مقابل خود که "باری تعالی" هستی قبول کن.

1-    دوستان اهل سنت مان این شب را شب قدر می دانند و آن را شب "برات" می نامند که خداوند اجر پاداش روزه داری آنان را می دهد. اهل سنت این شب را به دعا و نیایش می گذرانند و یادم می آید خیابان های خاموش، خالی از هیاهویِ روز و غرق در خواب شهر دهلی (پایتخت هند) در انتهای این شب در تسخیر مسلمانانی است که در حال بازگشت از دعا و نیایش و مراسم مرسوم این شب، پیاده و سواره به خانه های خود در حال باز گشتند.

 

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۴ ساعت 5:18 PM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.