بعد از باران

خدایا باران رحمت دیشب نشان داد که در کشاکش سخت روزهای تابستان داغ هم به ناگهان بهار ممکن است؛ این بارش، امید را در دل ها زنده کرد که این امکان پذیر است که فضای غیرقابل تحمل هم به لحظه یی، به بهشت تبدیل گردد و اگر اراده کنی با بارشی چند دقیقه یی می توانی سایه یی خشونت بار تابش سوزان خورشید غیرقابل تحمل تیرماه را هم با ابری از سر بندگانت کم، و تازگی و طراوت را با بارانی شگفت انگیز به زندگی آنان برگردانی. خدایا به امید زنده ایم، پس به تکرار بنوار ما را. 

 +  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 8:39 PM |  جمعه سیزدهم تیر 1393

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.