آبروی آبروداران را باید حفظ کرد، خطای پنهان شان را نباید فاش کرد

شهوت بی آبرو کردن آبرو داران را باید درمان کرد، باید گذاشت تا شرمندگی از گناه پنهان تنها بین خالق و مخلوق بماند و به حکم جوانمردی، انصاف و اسلام از نشر خطای پنهان بندگان گنهکار خداوند دوری جست. 

روزنامه جوان امروز با اعلام "آبرو ریزی در سعادت آباد" و تیتر ریزتر "مردم به دنبال نام 7 بازیگر مشهور سینما که در پارتی دستگیر شده اند" مثل بسیاری از رسانه های دیگر و از جمله صدا و سیما (که مصاحبه با مسولین ارشد وزارت ارشاد را در این خصوص پخش کرد) به اشاعه گناهی پرداختند، که چند نفر هنرمند سرشناس لابد در یک محفل خصوصی و محدود مرتکب شدند؛ نمی دانم این خوی آبرو ریزی از دیگران را ما از کجا آورده ایم؟ انگار تشنه بر دایره ریختن آبروی دیگرانیم؟! آیا از حسادت به بزرگان است که ذره بین گرفته و به دنبال شان هستیم تا در حین خلافی آنان را خِفت کنیم و خطا و عیب مخفی اشان را ضبط و ثبت و منتشر و شخصیت شان را نابود کنیم؟!!

نمی دانم این چه مسلمانی است که چند نفر در یک محفل محدود گناهی کنند و یک عده هم بیایند و خبر آن را در سطح ملی انتشار دهند؟!! این کجا با روش حضرت ستار العیوب و سردمداران اسلام از جمله بنیانگذار آن پیامبر رحمت (ص) و یا تفکر و روش علوی (ع) در مواجهه با گناه و گنهکار مطابقت دارد؟!! انگار ما عقده بی آبرو کردن بزرگان سرشناس خود را داریم. خصوصا اگر از اهل شغل هایی باشند که معمولا جوامع برای شنیدن خبرهای زندگی شخصی اشان تشنه است؛ و موج سواران عرصه تبلیغات هم بر این ذائقه تشنه مردم زهر می ریزند؟!! تا هم حکم اسلام و هم انسانیت در این بین پایمال شود و زندگی و شخصیت کسانی لجن مال شود.

اما آیا آبروی مردم از خانه کعبه مهمتر نیست؟! که اگر هست چرا باید خبر یک گناه محدود به چند نفر در یک محیط محدود، که البته لابد ضرری هم نه به بیت المال مردم است و نه به وجهه کشور و انقلاب و... ندارد و حق الناسی هم در آن از بین نمی رود و تنها گناهی است بین خالق و مخلوق، که در پس پرده حجابی صورت می گیرد، اما متاسفانه در سطح ملی فاش می شود. آیا اگر فحشایی در خفا صورت گرفت، اثر و گناه افشای جمعی اش از آن فحشا و فحشا کنندگان بیشتر نیست؟!! مگر ما مسلمانی و انسانیت و بزرگواری را فراموش کرده ایم، این رسم جوانمردی است که گناهی و گنهکاری در خفا را در جمع  دیگران، این گونه فاش می کنیم و مردم را هم به یافتن نام آنان ترغیب کنیم.

در این بین چرا باید ضابطین قضایی و یا دستگاه قضایی بگذارند اخبار عملیات های این چنینی اشان در دسترس مطبوعات قرار گیرد، و در حالی که غارتگران عظیم و بین المللی بیت المال را با عباراتی مثل ب.ز و... معرفی می کنیم و تا مدت ها حتی از گفتن نام آنها هم خودداری می کنیم، هنوز پای چنین گناهکارانی به کلانتری نرسیده خبرش به فوریت در بین مردم به طور رسمی و از رسانه های رسمی پخش می شود؟!!

البته جامعه هنری هم به خاطر جایگاه مرجعی که نزد مردم دارد باید بیشتر از دیگران مراقب اعمال خود باشد تا در دام چنین بی آبرویی ها قرار نگیرد.

فاین تذهبون یا اولی الابصار

 

+ نوشته شده در شنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت 1:32 PM توسط سید مصطفی مصطفوی  | 6 نظر

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.