جشن تولد قرآن، کتابی که تیغی است دو لبه

برادرم محمد! امروز برای تو روز اول آغاز دوره ایی است، تا واسطه نزول کتابی از آسمان باشی که راهنمای زندگی انسان ها شود تا زیست حیوانی شان را انسانی کند و تا ابد چراغ راه سعادت شان شود و رهایی و آزادی شان را تسهیل نماید.

اما این کتاب به سان تیغی است دولبه؛ برای برخی هدایت است و رحمت و سعادت، و برای برخی ضلالت است انحراف و شقاوت. برخی آن را وسیله رهایی و آزادی بشر قرار داده اند و برخی آنرا وسیله ایی برای غارت، چپاول و ویرانی دین و دنیای بشر، اما آنانکه قرآن را وسیله کسب ثروت و قدرت و یا تحکیم استیلای خود بر بشر تشنه عدالت، آزادی و معنویت قرار داده اند، تا آنان را به بندهای شیطانی خود کشند، حتما اهل شقاوتند و خسران خداوندی دامن شان را خواهد گرفت.

برادرم محمد! نزولی که با "بخوان" آغاز شد و قاعدتا باید وسیله گسترش علم و خواندن شود، بعد از تو آمدند کسانی که گفتند "همین کتاب برای ما کافی است" و با همین شعار به جنگ علم و تجربه بشر رفتند و ملتت را عقب نگهداشتند. امروز هم نو آوری از اقیانوس عمیق این کتاب آنقدر هزینه دارد که اگر کسی جواهری متفاوت از آنچه تاکنون استخراج کرده اند، بیرون آورد، بر سرش خواهند ریخت که این را شما از کجا در آورده ایی، در حالی که قدما به این که شما رسیدی نرسیده اند؟!!

برادرم محمد! بعد از تو برخی در پناه همین کتاب قدرت خود را تحکیم و سلطه خفه کننده ایی را بر شوون زندگی پیروان تو برای خود رقم زدند و نسل ها را در پرتو این استیلا بر باد دادند و از کاروان علم، هنر، زندگی و... به دور نگهداشتند.

اما برادرم محمد! از آنجا که این کتاب را خدا تضمین کرده است، اطمینان دارم که روزی بشر از این جنایتکاران خود را خلاص خواهد کرد و در دامن علم و معرفت، قرآن نیز جایگاه خود را خواهد یافت و اما بدون این مدعیان بی مقدار که از هر وسیله ایی حتی "ذخیره خدا بر روی زمین" سو استفاده می کنند تا بشر را به استیلای زیانبار خود در آورند.

 

+ نوشته شده در جمعه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت 9:0 توسط سید مصطفی مصطفوی  |  شماره پست: 954  

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در آه ای خدای بدن های در هم کوفته...
شعری از شاعر اهل افغانستان زبان دل خراسانیان از دامنه جنگی که دامن از سرزمین و این مردم مظلوم نمی کش...
- یک نظز اضافه کرد در ایرانیان مهاجری که کشورها و سر...
سیدمحمدخاتمی در سفر به شهر یزد از آتشکده زرتشتیان یزد دیدن کرد خاتمی در این دیدار ضمن گفت و گو ب...