جنایت پیشگان و ظالمین دین و مرامی خاص ندارند

جنایتکاران و ظالمین دین و مرام خاصی ندارند و تنها می توان آنان را جانی و جنایتکار نامید و بس؛ و نباید آنان را به دین مرام شان شناخت و خطاب قرار داد، که اکثر ادیان و مرام ها از چنینی که آنانند، مبرایند.

امروز سالخورده مردی که بگمانم از هم وطنان ارامنه باشد و از همراهان روزانه ام در نرمش صبحگاهی است سخن به گلایه باز کرد و با اشاره به کشتارهای داعشیان از مسیحیان در عراق، سوریه و لیبی عنوان داشت امروز مسلمانان به کشتار مسیحیان روی آورده اند؛ و به نوعی معتقد بود که این ناشی از خشونتی است که در اسلام نهفته است؟!!
 از این سخن این دوست عزیزم دلم به رنج آمد که بیچاره اسلام که وسیله دست هر کَس و ناکَسی شده است تا نان و روزی خود را از آن بستاند و به نام پاکش جنایت های خود را توجیه نمایند، به نرمی به ایشان پاسخ دادم آنان تنها به نام مسلمانی در آویخته و در واقع کار و ماموریت خود به انجام می رسانند و این را نباید از اسلام دید که جنایت و جنایتکاران دین و مرام ندارند هر چند ممکن است هر زمان نامی را برای توجیه جنایت خود به عاریه بگیرند و همین داعشیان چندبرابر مسیحیان از مسلمانان را به مسلخ برده اند و...
 او گفت ولی آنان مسلمانند و قطر و عربستان هم پول و هزینه اشان را می دهند؛ سوال کردم، ولی سوال من اینجاست که فرمان این کیس و داعشیان در دست کیست؟  گفت امریکا و اروپا؛ گفتم بله این پایتخت های اروپایی و امریکاست (که آنها سردمدار مسیحیت هستند) که طراح این صحنه اند و عربستان و قطر تنها تامین کننده هزینه آنند؛ دوستم سوال به تامل و عدم قبول کرد که قطر و عربستان چرا هزینه ها را می دهند، گفتم از حماقتشان است که درگیری های داخلی بین کشورهای اسلامی را می خواهند را این طور تسویه حساب کنند.
و ادامه دادم، اما نه این ظلم ها و خون هایی که به نام اسلام اکنون ریخته می شود ربطی به اسلام و مسلمانی و پیامبرش حضرت محمد (ص) دارد، و نه آن خون هایی که قرن ها قبل به اسم مسیح (ع) در جنگ های صلیبی از مسلمانان به زمین ریخت، اصلا چرا اینقدر دور برویم همین دهه چهل و پنچاه میلادی مسیحیان چقدر خون در خلال جنگ های اول دو دوم ریختند؟! باز در همین یک دهه گذشته صرب های مسیحی چقدر مسلمان بوسنیایی و کوزوو را کشتند و غارت کردند و به اسارت بردند؛ ولی این ها تنها نامی از مسیح (ع) به یدک می کشیدند و همچون داعشیان جنایت کارانی معمولی بیش نبودند، که تحت نام مسیح (ع) جنایت کردند.
از این ادیان الهی و ابراهیمی که بگذریم، شاید بودیسم و هندویسم مدعی کمترین خشونت باشند، به طوری که در احترام به طبیعت و حیوانات و نباتات شهره اند و برخی از آنان حتی ماسک به چهره می زنند تا هنگام دَم پشه ی ناچیزی هم به درون دهان و بینی اشان مکیده نشده و بی جان نشود، ولی هم اکنون بوداییانِ میانمار را می بینی که به نام حضرت بودایِ حکیم (که از هرگونه خشونتی مبراست) مسلمان را با اهلش یکجا در خانه اشان زنده زنده می سوزاند و شرمی هم از بودا و تعالیمش ندارد. یا سال 2002 هندوهای افراطی در ایالت گجرات هند جنایت عظیمی را مرتکب شدند و عده کثیری از مسلمانان (و البته مسیحیان را که آنان را از ادیان غیر هندی و اجنبی اشان می دانند) را کشتند و زنده زنده آتش زدند هیچ شرمی از آیین عدم خشونت خود نداشتند و...
پس جنایت و جنایت پیشگان، ظالمین و دیکتاتور صفتانِ بی شرم مذهب و مرام ندارند و تنها این نام هاست که آنان به یدک می کشند و به ویرانی نام ها مشغولند.

 

  + نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در دوشنبه هجدهم اسفند ۱۳۹۳  

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.