بلایی به نام "خود حقِ مطلق بینی"

خدایا تنها حق مطلق تویی و غیرِ تو تنها لاف حق مطلق بودن را به گزاف می زنند، امروزه اگر بخواهیم به ریشه یابی علل اساسی مسایل و مشکلات بشر اقدام کنیم، شاید یکی از دلایل عمده نزاع ها و در نتیجه جنایاتی که در این درگیری ها رخ می دهد، "خود حقِ مطلق بینی هاست"

و همین است که انسانی به خود اجازه می دهد رای به انحراف و بطلان دیگران صادر کرده و خود را مجاز ببیند که در حق غیر خود دست به هر جنایاتی از جمله بی جان کردن آنها بزند، فرایندی که انسان با شنیدن آن از انسانیت خود هم شرمنده (و اگر این جنایتکار مسلمان باشد از مسلمانی خود هم شرمنده) می شود.

بریدن سرهایی که دین تو را ندارند، نابود کردن و یا دور از دسترس کردن مغزهایی که مثل تو فکر نمی کنند، ناسیونالیسم افراطی و نابودی دیگرانی از نسل و تیره تو نیستند، مستور نگهداشتن سخنان و سخنورانی که از حزب و گروه تو نیستند و یا مثل تو نمی گویند و یا به تکرار سخنان تو مشغول نیستند، محدودیت برای کسانی که تو را قبول ندارند و... این ها همه ناشی از حقِ مطلق دیدن خود است.

 در حالی که تاریخ بشر نشان داده است بسیاری از نظریات علمی، مذهبی، فلسفی و... در زمان خود محکمترین و اساسی ترین پایه جامعه وقت بودند و بنیاد آن جامعه بر آن قرار داشت، ولی مرور زمان بطلان و نقص کم و زیاد آنها را اثبات و روسیاهی برای متعصبان به آن نظریات محکم، برجای ماند؛ کلیسا هرگز نخواهد توانست که دامن خود را از محکوم کردن علم گالیله پاک کند که این جنایت ضد علمی و بشری به پایش تا ابد نوشته شده است و به آب زمزم هم پاک نخواهد گردید و...

جنایات جاری در افغانستان، پاکستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن، بحرین، نیجریه و... به نام اسلامِ وهابی و مدافعین و منادیان آن تا ابد نوشته شده است و این خون های بی گناه که با حمایت و دلارهای نفتی عربستان، قطر و... توسط داعش و القاعده بر زمین ریخته شده و می ریزد، نهایتا دامن خود حقِ مطلق بین های وهابی را خواهد گرفت و همچنانکه کلیسا در غرب از اوج عزت به قعر ذلت در غلتید، وهابیت نیز همچون دیگر خود حق مطلق بین ها به تاریخ خواهد پیوست و جای خود را در لیست جنایتکاران تاریخ تثبیت خواهد کرد؛ و بقیه این گونه تفکرات نیز سرنوشت مشابه خواهند داشت.     
خود حق مطلق بینی مربوط به تکبر و خودخواهی بشر است که دیگران را خالی از حق و عقل می بیند و "خود حقِ مطلق بین" نمی تواند تصور کند که قسمتی از حق نیز نزد دیگران باشد، حتی اگر به خط کش من در آوردی خود نیز آنان را بکشند باز دیگران تمام انحراف و کجی نمی توانند باشند. خود حقِ مطلق بین ها نمی دانند و یا خود را به نادانی می زنند که هر مطلقی تنها مخصوص خالق کل است و در وجود هیچ مخلوقی هیچ مطلقی نمی گنجد. امروزه کِبر و غرور ناشی از این خود مطلق بینی ریشه جنایات بیشماری در جهان شده است.

  شاید همین خصلت است که خالق و ایده پرداز این کاریکاتور را به خلق این کاریکاتور رهنمون کرد که ادیان توحیدی را به زنجیر کنندگان عقل تشبیه کند، در حالی که ادیان توحیدی برای زنجیرگشایی آمده اند

+   نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در پنجشنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۳  

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در آه ای خدای بدن های در هم کوفته...
شعری از شاعر اهل افغانستان زبان دل خراسانیان از دامنه جنگی که دامن از سرزمین و این مردم مظلوم نمی کش...
- یک نظز اضافه کرد در ایرانیان مهاجری که کشورها و سر...
سیدمحمدخاتمی در سفر به شهر یزد از آتشکده زرتشتیان یزد دیدن کرد خاتمی در این دیدار ضمن گفت و گو ب...