غدیر لایق علی (ع) و علی (ع) لایق غدیر بود، این دو بر بشریت مبارک باد
علی (ع) را ابتدا خُودش علی (ع) ساخت و آن هنگامی بود که همچون پیر و مرادش حضرت رسول رحمت (ص)، با تقوا و وَرَع و خود ساختگی به تربیت روح و جسمش پرداخت و آن را خالی از پلیدی ها کرد و سپس خداوند هم در انتها بر همه ی این خوبی ها صحه گذاشت و غدیر نیز اتفاق افتاد.
علی (ع) حتی اگر غدیر هم اتفاق نمی افتاد، باز هم همان علی (ع) بود، که گوهر علی (ع) در درونش، تفکرش، روش و منشش، رفتار شخصی و اجتماعی اش و نهایتا حاکمیتش برخود و... او را علی (ع) ساخته و علی وارش کرده و همین ها او را به معیاری برای تمام کسانی قرار داد که می خواهند علی وار باشند.
گرچه خدا در غدیر به باز معرفی اش اقدام کرد، ولی بدون غدیر هم باز علی (ع) با چنان خصایصی، باز علی (ع) بوده و هست. او که معیار عبادت، بندگی خدا، انسان بودن، مردم مداری، حکم داری، مشاورت و مسلمانی در عمل و گفتار بود.
علی (ع) بودن به نام نیست و این نشانه هاست که علی (ع) را علی (ع) می کند و علی ها را علی مدار. علی (ع) را نه قدرت و اقتدارش، و نه ثروت اعتبارش، و نه عدد یارانش، و نه دوام و طول حکومتش، نه تعریف و تمجید این و آنش و... علی (ع) نکرد؛ علی (ع) را عبادت خالصانه و بندگی اش در برابر خدا، فنای فی الله اش، ایمان یقینی اش به خدا و حاکمیت خدا، مردم مداری و مردم دوستی اش، احقاق حقوق مردم بر او، رأفتش به مومنین و غیر مومنین، سخاوتش و بخشش (از مال خود و نه بیت المال)، عدم چشم داشتش به اطاعت و فرمانبرداری مردم، تکیه اش به شخصیتِ پرورش یافته اش در آغوش پیامبر رحمت (ص)، تَدّبر و تَدبیرش در تَحَمّل مخالف و مخالفت، ضربات بجایش بر تارکِ تاریکی ها، سکوت به جایش و سخن به موقعش، دوری از سیاست ورزی و خُدعه اش، کنترل مضاعف بر خود، دوستان و همراهانش، خصلت و منشِ دوستانش، و هزار روش و منشِ منحصر به فردش، علی (ع) کرد که مسجود ملائکه و قبله آزادمردان و آزاد زنان و تمام بشریتی باشد که او را می شناسند و خواهند شناخت.
او را به خاطر همه خوبی هایش، خدا انتخاب کرد و مردم هم با رجوعِ به او، سردمدارِ اسلام و مسلمانانش قرار دادند و او نیز با هزار بی میلی و بی رغبتی به پذیرش حکومتِ بر مردم اقدام کرد در حالی که می گفت "مرا رها كنيد و به سراغ ديگرى برويد ، وزير و مشاور بودن من براى شما بهتر از آن است كه امير و زمامدار باشم، از این که خود حکمرانی کنم" تا در عین شایسته بودن، سمبل دوری از قدرت و اقتدار، ثروت و تنعم دنیایی باشد.
علی (ع) کسی است که از دنیا و مواهبِ فریبنده اش، که انسان های بزرگ را هم بر زمین گرمِ گم گشتگی ها و انحراف می زند، بسیار دوری می کرد و موفق هم شد که در کمال غنا و دوری از ظلم، رجس و پلیدی، دنیا را با ضربه ی شمشیرِ مسلمانی خشک مغز و مطیع دلِ به انحراف رفته خود، که خود را حقِ مطلق می دید، و تحمل نوری چون علی (ع) را نداشت، "رستگار" شده و صحنه روزگار و حکمرانی بر بندگان خدا را به دیگرانی واگذار نمود تا آنان نیز خود را بیازمایند، که چقدر می توانند علی (ع) وار باشند.
و صحنه امتحانی دائم برگزار بوده و خواهد بود تا در کوره ی داغ ثروت و قدرت، مردان بزرگ و یا کوچک های بر جایگاه بزرگان و آقایان نشسته، خود را بیازمایند، و یا رسوای دو جهان و تاریخ و زمانه شوند و یا چون علی بر تارکِ تاریخ و در دو جهان بدرخشند.
+ نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 12:59 PM | شنبه نوزدهم مهر 1393
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: دل نوشت ها و نظرداشت ها
- تاریخ ایجاد در 22 خرداد 1395
- بازدید: 2306