کر و کور می شوند و هیچ نمی بینند و نمی شنوند

قدرت برای قدرت مداران مستبد و عمال گوش به فرمان شان خط قرمز تلقی می شود و آنان فاصله خود با دیگران را بر همین مبنا تعریف می کنند، که چقدر فردی برای تحکیم قدرت شان مفید هست یا خطرناک و همین تقرب یا دوری آنان را به صاحب قدرت تعیین می کند. استبداد پیشگان حتی خود را هم با قدرت شان تعریف می کنند و بدون قدرت، خود را به هیچ می انگارند و هرگز در تصورشان نمی گنجد که روزی خود را از قدرت جدا ببینند یا در جایگاه قدرت خود محدود شوند. هر فردی با هر کیفیتی که داشته باشد اگر در تحکیم قدرت شان مفید باشد که عزیز وگرنه اگر پیامبر اکرم (ص)  هم اگر باشد و قدرت شان را تحدید کند لازم القتل می شود؛ آنان وقتی قدرت و نفوذشان به خطر می افتد دیگر به معیاری پایبند نیستند هیچ فردی را نمی شناسند و چیزی را متوجه نمی شوند و معیاری را رعایت نمی کنند و در این زمان چشمان شان به روی کسانی که در مقابل خود می بینند و یا تصور مقابله با خود از آنان دارند کور می شود و گوش شان کر و تنها حکم به نابودی می دهند. انگار نه انگار که روزی آنها با هم در یک جبهه می جنگیدند و یا تلاش و هدف مشترکی داشتند. خدمات یکدیگر را در حق همدیگر نمی بیند و قدر ناشناس و نمک ناشناس می شوند.

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۲ ساعت 17:48 شماره پست: 335

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.