معرفت در بالا ترین درجه - خدایا از تو درخواست کمک برای کسب معرفتت داریم

امام صادق (ع) ضرورت سه نوع معرفت را که با مهمترین معرفت یعنی معرفت به کردگار عالم آغاز می شود این طور به شاگرد خاصش بیان می فرمایند که در ابتدا ضرورت معرفت نسبت به خداوند است که سرچشمه تمام معرفت هاست و از معرفت نسبت خداوند است که معرفت نسبت به رسولش (ص) حاصل می شود و از ناحیه معرفت نسبت به رسالت است که معرفت نسبت به حجت خدا و امام معصوم (ع) حاصل می شود در صورت عدم این معرفت است که در دین انسان خلل ایجاد می شود و از ضلالت پیشه گان که در سوره حمد از خداوند می خواهیم که از آنها نباشیم٫ خواهیم بود.

اللهم عرفني نفسک فانک ان لم تعرفني نفسک لم اعرف نبيک. اللّهم عرفني نبيک فانک ان لم تعرفني نبيک لم اعرف حجتک. اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرّفني حجتک ضللت عن ديني؛

پروردگارا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناساني، نميتوانم پيغمبرت را بشناسم.پروردگارا! پيغمبرت را به من بشناسان که اگر پيغمبرت را به من نشناساني، نميتوانم حجت تو را بشناسم. پروردگارا! حجت خود را به من بشناسان، که اگر حجت خود را به من نشناساني، دين خود را از دست ميدهم، و گمراه خواهم شد".

وقتی این معرفت در انسان حاصل شود دیگر نوع پیروی انسان از خدا و رسول و حجت خدا از نوع "اطاعت" نیست و این "تبعیت" است که معنی خواهد یافت. این دیگر سرسپردگی نیست دل سپردگی است. که شاعر می فرماید "او سرسپرده می خواست-من دل سپرده بودم."

در حالت تبعیت دیگر اعتراض وجود ندارد تنها بندگان خداوند می تواند سوال مطرح کنند و از چرایی چیزی بپرسند و مکلف به تبعیت محض از معصوم می شوند. یعنی انسان ها در مقابل دستور خدا و در سلسله ی بعدی انبیا (ص) و در سلسله آخر حجت خدا (عج) باید تبعیت نمایند ولی حق سوال همواره برای انسان وجود داشته و دارد و سوال در مقام علم است و نه اعتراض و می توان حتی از صاحبان وحی و رسالت پرسید و بی چون که نمی دانم ولی بی چرایی حتی در اینجا هم معنی ندارد و حق سوال برای انسان همواره باقی است.

در ذیل مقام معصوم (ع) که دیگر مصونیت از خطا و اشتباه وجود خارجی ندارد و دایره معصومیت برداشته می شود دیگر شرایط تغییر کرده و انسان کاملا در مقام پاسخگویی اعمال خود قرار می گیرد و دیگر نمی تواند بگوید که من مثلا به دستور رسول خدا و یا حجت خدا عمل کرده ام در اینجا این رسول باطن است که نقش اصلی را داشته و باید حق را از باطل تشخیص دهد و به تکلیف خود عمل نماید و در مقام پاسخگویی اعمال خود در آخرت بر آید لذا در این شرایط علاوه بر سوال (پاسخگویی) در صورت یافتن راه کج اعتراض هم کاملا مجاز بوده و در صورت علم به خطا نصیحت و اعتراض می تواند انجام گیرد.

همانگونه که دیده می شود همچون توحید که در اصول دین در بالاترین درجه قرار دارد و دیگر اصول در ذیل آن تعریف و قابل فهم خواهند بود و وجود خواهند یافت در اینجا هم معرفت خداوند در بالاترین درجه قرار دارد و با معرفت به خداوند معرفت به دیگر موارد وجود یافته و معنی می یابند.

 این است که به این رسیده ام که توحید و معرفت الهی بالاترین هدف انسان است که اگر این حاصل نشود دیگر موارد بی مورد و بی معنی است و در سایه توحید است که دیگر ضروریات معنی پیدا می کنند و الا بدون توحید نبوت به چه معنی خواهد بود و یا اماممت که در ذیل آن می آید؟. این ها همه ارزش خود را از توحید و خدا می گیرند و لذا خدایا معرفت خودت را به ما بنمایان که این سرچشمه همه خوبی ها خواهد بود و اگر فقر در شناخت خداوند باشد دیگر همچون بیدی خواهیم بود در مسیر باد دکان داران این بازار خواهیم بود که با سحری ما را به هر سو خواهند برد و از طریق ورود به احساسات انسانی ما انسان را به تباهی و حتی کفر در قالب دین خواهند برد بدون این که خود متوجه باشیم لذا باید خانه را در بنیانش محکم کرد که بدون استحکام پایه آنچه در فوق آن بنا می شود بر سنگینی آن خواهد افزود و به ویرانیش سرعت خواهد بخشید خدایا معرفت خود را به ما ارزانی دار تا ملعبه دکان داران عرصه دین نشویم و بتوانیم با استفاده از رسول باطن (عقل) و آنچه به عنوان مکمل در قرآن و سنت به عنوان میزان داده ای راه خود را به سوی سعادت و رضای تو که در شناخت تو میسور است دست یابیم. آمین رب العالمین  

+ نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 18:48 شماره پست: 217

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در درهای نیم لا، طعمه هایی وسوسه ...
ذلت دروغگویی اینکه چرا افکار عمومی و حتی خواص در حکمرانی حاضر به پذیرش تکذیب سفیر در مورد به غارت ر...
- یک نظز اضافه کرد در درهای نیم لا، طعمه هایی وسوسه ...
امنیت روانی زندگی نباتی اینکه مقام معظم رهبری انتشار دیدگاه، تحلیل و نقد کارشناسی مغایر با خواست تم...