باز هم تکرار مکرر - بی منطقی و توهین به اعتقادات دیگران

بازار توهین در دوره جاهلیت است که رونق می گیرد و از نشانه های دوره ی جاهلیت، سقوط انسانیت می باشد. و اگر به تاریخ ظهور انبیا (ع) نگاه کنیم با مزمن شدن سقوط انسانیت بود که خداوند پیام آوران خود را به سوی انسان اعزام می داشت و خداوند زمانی پیامبر رحمتش را (که آخرین از این نوع بود) اعزام کرد که انسان در اوج سقوط بود و جاهلیت بیداد می کرد و فرستاد او (ص) را تا انسان را به خود آورد. اما همان زمان نیز در کنار رسول رحمت (ص)کسانی بودند که در شدت توهین های طرف مقابل به پیامبر و...، جو زده شده و به مقابله به مثل می پرداختند و به مقدسات بت پرستان فحش و ناسزا می گفتند و در این جا بود که خداوند خود شخصا از طریق وحی مسلمین را حتی از توهین به مقدسات مشرکین باز داشت این در حالی بود که مقدسات مشرکین چیزی جز مجسمه هایی سنگی نبود که اوج آن در اجسام سنگ ساخته ای به نام "لات" و "عزی" نبودند. در آن زمان این بت ها توسط مشرکین (که سقوط فکری زیادی را دچار شده بودند) به مرور به امور تقدیس شده ای تبدیل شده بودند و با زیاده روی که در این زمینه شده بود لات و عزی به نام هایی بزرگ و مقدس برای مشرکان تبدیل شده بودند که برای آن پیراهن جر می دادند، اما خداوند با اذعان به این امر، باز نگاه داشتن جانب احترام همین بتان نیز بر مسلمین در مقابل مشرکین توصیه گردید. همین حالت را در جنگ های امیر مومنان علی (ع) می توان دید، که ایشان نیز طرفداران خود را از مقابله به مثل در این زمینه باز می داشت. این است بنای اسلام و اسلامیان در این زمینه که تکلیف آنان روشن است. و اما ما هم امروز باید راه و روش ائمه اطهار و خاندان رسالت (ع) و پیامبر اعظم (ص) را در مواجهه با چنین پدیده هایی را در زمان حضورشان مطالعه کنیم و در مواجهه با تکرار این پدیده در مقابله با آن به این رفتار تاسی جوییم. ببنیم آنان با دشنام دهندگان به خود چه می کردند و ما هم که پیرو آنان خود را می دانیم، در غیاب شان، به همان شیوه عمل کنیم، نه کمتر و نه بیشتر.

اما به برادران و هم نوعان خود در جبهه مقابل نیز توصیه می کنم که برای مقابله با طرف مقابل خود به توهین دست نیازند که این شیوه جاهلان است. توهین و هتک حرمت به اعتقادات دیگران از هیچ انسانی پذیرفته نیست، زیرا این نشانه کم آوردن است، فردی که منطق دارد و حرف برای گفتن دارد نیازی به استفاده از توهین در خود احساس نمی کند.

جناب آقا شاهین نجفی شما که لابد با انتخاب موسیقی به عنوان پیشه خود، سعی در شاد کردن و تاثیر مثبت بر مخاطبان خود دارید، چرا در همان حال با یک چنین کار مذمومی دل جمعی از هم وطنان و غیر هم وطن خود را می آزارید. کسانی که دل در  گرو محبت اهل بیت (ع) رسولی (ص) دارند که برای رسالت راهنمایی بشر هیچ مزدی را به جز محبت به اهل بیت (ع) خود نمی خواهد. آیا شما مخالف  حق شناسی امتی هستید که خود را مدیون راهنمایی چنین خاندانی می دانند.

شما از خصوصیات فردی، سطح فکری و فعالیت اجتماعی امام علی نقی (ع) چه می دانید که این بزرگوار مظلوم را مورد هتک حرمت قرار داده اید. البته این ضعف ما شیعیان (که لابد باید شما هم در خانواده ای شیعه باید به دنیا آمده باشید) است. به طوری که در یک جوکی که شنیدم، گفته اند " از فلانی پرسیدند ما شیعیان چند امام داریم گفت دوازده تن، گفتن می توانی آنان را به نام بشماری گفت البته چرا که نه. گفتند بشمار و ایشان شروع به شمارش کرد و هر چه شمرد در شمارش به سیزده تن رسید. گفتند شما که گفتید دوازده تن هستند در آخر وی را متوجه کردند که ایشان به علت اضافه کردن حضرت عباس (ع) به عنوان امام دچار این مشکل شده است و این وجه اشتباه وی بوده است واو که به قول امروزی ها بسیار افراطی عاشورایی بود گفت از (حضرت امام علی) نقی (ع) و یا (حضرت امام محمد) تقی ها هر کدام خواستی کم کن دست به حضرت عباس نزن که قبول نمی کنم" اگر چه این تنها یک جوک است و قائدتا ساخته ذهن هاست و واقعیت ندارد. ولی باید در هر جوک و شوخی رگه های از اعتقاد و گرایش فکری به آن را دید و لذا بی اطلاعی ما شیعیان از شیعه و امامان آن (ع) و عدم التفات ما به برخی از ائمه اطهار (ع) امری روشن و مبرهن است که گریبان گیر ما شیعیان شده است به طوری که از بین پنج تن آل عبا (ع) امام حسن مجتبی (ع) که در نزد خود این خانواده به کریم اهل بیت (ع) و سبط اکبر مشهور است، بسیار مظلوم است و در بزرگداشت این مظلوم حتی ما خود شیعیان نیز کوتاهی داریم به طوری که در 28 صفر (روز شهادت آن حضرت) مداحان ما بعد از پنجاه و هشت (یکماه محرم و بیست و هشت روز صفر) روز سوگواری برای برادر کوچکتر آن حضرت (ع) ، (حضرت حسین و یارانش)،‌ باز مداحان سعی دارند با رفتن به کربلا اشک سوگواران حضرت مجتبی (ع) را در بیاورند و آنقدر نسبت به این مظلوم ما بی خبر و بی اطلاع هستیم که از بر ظلم رفته بر این مظلوم کاملا بی معرفت شده ایم که در درک مظلومیت این امام بزرگ شیعه (ع) اشکی جاری نمی شود که مداحان ما که انگار تنها وظیفه خود را در آوردن اشک مخاطبان می دانند و باید از کربلا کمک بگیرند تا مگر اشکی را از مخاطبان خود در این روز مصیبت که به رحلت و فقدان بزرگ مرد پیام خداوندی (ص) هم مبتلا شده ایم، در بیاورند. در حالی که اگر محمدی (ص) و نبوتی نباشد ، آن گاه فاطمه (س)، علی بن ابی طالب (ع) و حسن (ع) و حسین (ع) و... همه همچون دیگر نسل های سابق خاندان بنی هاشم اسمی از آنان در بین ما مطرح نبود و خداوند با نزول وحی از طریق محمد (ص) است که نسلی مکمل برای پیام ایشان را بر می گزیند تا بیایند و تشریح کننده و مفسر آن باشند و تکمیل کنند آنچه را که برای انسان با آمدن محمد (ص) رقم خورد و اگر رسالتی نبود امامتی نبود که عاشورایی اتفاق بیفتد و... و ما شیعیان بد و خوب کنیم و مثلا به زعم خود حرکت امام حسین (ع) را بپسندیم و حرکت حضرت امام مجتبی (ع) و... را نپسندیم. و در روز عاشورا حال و خروشی داشته باشیم که در 28 صفر (رحلت پیامبر اکرم (ص) و امام حسن مجتبی(ع)) این حال اصلا دیده نشود.

به نظر من این عدم اطلاع و آشنایی ما به ائمه مظلوم شیعه بعد از امام حسین (ع) باعث می شود که شیعه زاده ای همچون آقا شاهین نجفی این چنین به خود اجازه دهد که و به یکی از دوازده امام بر حق شیعه (ع) توهین نماید که حتما این حرکت وی از عدم شناخت آقا شاهین از این امام مظلوم (ع) ناشی می شود که اگر شناختی بود عقلا انسان دست به چنین عمل قبیحی نمی زند. امیدوارم این اقدام قبیح آقا شاهین نجفی باعث شود خود وی نیز به خود آمده و مطالعه بیشتری از شخصیت این بزرگوار داشته و خود به اشتباه خود پی ببرد و از وجود مقدس امام نقی (ع) عذر بخواهند که با کرامتی که از این خاندان سراغ دارم حتما ایشان را خواهند بخشید. زیرا این خاندان هرگز کرامت و محبت خود را از هیچ بنده ای از بندگان خدا (مسلمان و غیر مسلمان) دریغ نکرده اند. امیدوارم آقا شاهین نجفی از کرامت این خاندان بهرمند شده و از این راه، به حق باز گردد، زیرا ارزش این بازگشت ایشان بسیار بیشتر از برخورد واکنشی خواهد بود که ممکن است آقا شاهین احیانا از احکام ارتداد و... نشان داده و احیانا از ترس و یا ... مجبور به  عذر خواهی به اجبار داشته باشد.

نکته دیگر این که امیدوارم این اقدام آقا شاهین نجفی احیانا از عملکرد بد احدی از ما شیعیان ناشی نشده باشد، که خدای نکرده از این طریق ایشان خواسته باشند با توهین به یک حجت بر حق خداوند (ع) که از مورد احترام ماست، انتقام عمل ما را گرفته باشد که در این جا تاثیر گناه ما هم پیش می آید که باعث شده است یک حجت خداوندی (ع) مورد توهین قرار گیرد تا به زعم آقا شاهین ها دردمان بیاید، که در این صورت در گناه این توهین ما هم شریک خواهیم شد.

ای کاش توهین کنندگان به دیگران ابتدا طرف خود را می شناختند و بعد او را مورد توهین قرار می دادند و در این صورت بود که من مطمئن بودم که شاهین ها شرم می کردند که چنین موجودی را مورد توهین قرار دهند.  

خدایا ما را از هر گونه پلیدی باز دار. خدایا ما را وسیله گمراهی و یا گناه دیگران قرار مده. خدایا دل های ما را به سمتی هدایت کن که خیر و صلاح ما در آن است. خدایا عمل ما را وسیله حل مشکلات خود و دیگران قرار ده. خدایا می ترسم از این که طوری عمل کنم که باعث دوری بندگان تو از تو شوم. 

 

+ نوشته شده در سه شنبه دوم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 23:50 شماره پست: 167

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.