پایان سرفرازی یازدهم، در آستانه دوازدهمین تلاش

جناب آقای دکتر حسن روحانی! ریاست محترم جمهور و منتخب مردم ایران! می دانم دلاوری، زیرا کویر مردانش را بزرگ و مقاوم می سازد، استوار همچون کوه؛ شاید یکی از دلایلی که آن همه هجوم های بی امان تا کنون نتوانست شما و یارانت را از میدان خدمت به این مردم مظلوم بدر کند، تا صحنه را در هیاهوی بی امان حرام خواران صحنه سیاست، به رقیب بسپارید، قطعا شخص خود شما بودید؛ دل قوی دار برادر که چرخ دنیای ما را تنها اصحاب زر، زور و تزویر نمی چرخانند و اگرچه آنان هم همه تلاش های خود را کرده و خواهند کرد تا پاشنه ی همه درب ها تنها بر محور منافع و منویات دلِ شان بچرخد، ولی قویا معتقدم خدایی وجود دارد که در کنار مردمی بیشمار ایستاده، و پاداش همت مردانِ مرد را در مقابل سیل بنیان کن خدعه، نیرگ و تزویر بدخواهان داده و سِحر بد اندیشانه اصحاب خدعه را باطل می کند. که اگر چنین نبود اکنون فرعون ها همچنان بر نیل برای هزاران سال دیگر حاکم بودند و جایی برای خدمتگذاران باز نمی شد.

از این جهت با وجود خداوندگارمان و مردم مظلومی که زیر بار خدعه و نیرنگ بدخواهان له شده اند، مطمئن هستم که خواهی توانست بر پستی ها، ناجوانمردی ها، رذالت ها، هجوگویی ها و... غلبه کنی، همچنان که در چهار سال اول، و پیش از این دیگران از این شرایط بدتر را پشت سر گذاشتند و گذاشتید، و امیدوار به فضل خدا و همت مردم، تزلزل در دل شما و دیگر مقاومین این صحنه نیفتاد، و وارد میدانی شدید که می دانستید سال ها برایش برنامه ریخته اند تا دوره سکانداری ات را یک دوره ایی کنند که محقق نشد، اما خداوند و این مردم نقش هاشان را بر آب کردند و تمام سحرشان بر آب افتاد و زیر سیل آرای این مردم غرق شد.

  

موقعی که تمام ابزار و امکاناتشان را بسیج کردند تا "کلید" توکل بر خدا و مردم تو را بشکنند را کاملا به یاد می آورم، تا نتوانید هیچ قفلی را باز کنید، ولی این کلید که با تک تک رای این مردم مظلوم روغن کاری شده بود و در کوران حوادث انقلاب، جنگ، سازندگی، اصلاحات و فتنه آبکاری شده بود، توانست هزاران قفل را باز کند، قفل هایی که هر کدامش پهلوانان بزرگ را بر زمین می زد، اما تو و تیم فعال، با تجربه و توانایت موفق شدید، در میان آن همه کارشکنی ها، هیاهوها، ضد گویی ها، تخریب ها، هجوم ها، هجوگویی ها، خرابی ها، غارت ها، خسارات و... از گردنه های داخلی و خارجی عبور کنید؛ لذا مطمئن هستم که باز هم خواهی توانست که از امواج جعلی خدعه، نیرنگ و هجو عبور کنید.

گرچه تو را هجو کرده اند و خواهند کرد، گرچه تو هو کردند و خواهند کردند، گرچه تو را تنها گذاشتند و خواهند گذاشت، گرچه بوق ها را به سویت شلیک کردند و خواهند کرد، گرچه به تو حمله کردند و خواهند کرد، گرچه در کارت خرابکاری کردند و خواهند کرد، گرچه تمام امکانات کشور را به خدمت گرفتند و خواهند گرفت تا تو موفق نشوی و...

اما مگر این مسایل برای تو که از تاریخ مملو از خدعه و نیرنگ این کشور، اسلام، منطقه و... مطلع هستی، و در کنار مردان بزرگ دوران انقلاب، جنگ، سازندگی، اصلاحات و فتنه مشق کار سیاسی کرده ایی، تازگی دارد، امروز این جماعت دیگر نامِ بدنامی در تاریخ اسلام نیافته اند که به رقیب خود حواله نکرده باشند، لذا به تاریخ انقلاب روی آورده و رقیب را با کسانی همسان سازی می کنند، که نشان از فتنه انگیزی و اهداف مشکوکی دارد، که باز مطمئن هستم که این مردم آگاه و خدای شان، ناکامشان خواهند کرد، این نشان می دهد که برای فرصت طلبان سو استفاده چی دیگر ظرفیتی در تاریخ اسلام نمانده که از آن سو استفاده نکرده باشند، و امروز نوبت تاریخ انقلاب است تا هرچه به زعم آنان بی آبرو هست، به رقیب سیاسی خود بچسبانند،

ولی آدرس هایی که آنان در تاریخ می دهند باعث می شود تا مستمعین آنان، بیشتر به تاریخ مراجعه کنند و ببینند که خط خدعه و نیرنگ با این کشور و انقلاب و اسلام چه کرده اند، و این خود خیر خواهد بود، سودی به حال آنان که از هر چه دم دست یافتند، سواستفاده کردند، ندارد؛ آنانی که نه به شهدا، نه به این انقلاب خون، و نه به ائمه اطهار، و نه به مشاهد متبرکه، و نه هیچ چیز که در نظر این مردم مقدس و محترم بود، رحم نکردند و با چسباندن آن به خود، باعث بی آبروی اش شدند،

البته برای بسیاری این بازی ها فاش و رسواست، ولی آنان روی ناآگاهی ناآگاهانی حساب کره اند که امثال شما را که با هدف خراب کردن لانه های فساد و غارت جبهه گرفته اید، را مورد حمله قرار می دهند، در این میان هستند کسانی که به قول آن عنصر سازمان مجاهدین خلق که گفته بود "باید اسم ما در تاریخ برود چه یزید و چه امام حسین تفاوت نمی کند"، می خواهند در این صحنه رسوا برای معاش، ننگ و نام و یا حتی در بی بصیرتی تمام در دام سحرشان قرار گیرند، تا حکایت "تاریخ نخبه کشی" این کشور ادامه یابد، همچنان که شرایطی درست کرده اند که بنیان های استقلال و آزادی این کشور همچون امام خمینی، دکتر محمد مصدق، دکتر علی شریعتی، شهید مرتضی مطهری، شهید محمد حسین بهشتی، سید محمود طالقانی و... از صحنه ها خالی شود و جای آنان را افراد بی ریشه و سابقه ایی بگیرند که جز شرم چیزی برای ارایه ندارند.

اما حسن آقای سرخه ایی! سکوت این جماعت برای ما شک برانگیز خواهد بود، سخنان شان هر چه نیشدارتر باشد، نشان می دهد که حرکت شما بر گلوی تحجر، غارت، حق خوری و حرام خواران سیاست پیشه پا گذاشته اید و دارید درست می روید، پس ضمن تبریک پایان چهارسال تلاش سخت و توانفرسا که مملو از موفقیت بود، برایتان در دور جدید خدمت به این مردم، کشور و انقلاب مظلوم موفقیت روز افزون خواستارم. دل قوی دار که دنیای بقا محکم از اوست.

در شان آنان، این نوشته که در مشق های دوستی خواندم، کاملا بجاست که:

 فضای باغ از نفس هاشان مسموم و گل از نگاهشان پژمرده ... وقتی در لحظه های هذیانی شان ایمان تبخیر می شود و شیطان  تطهیر! 

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.