می خواهم از آن من باشی
  •  

22 آذر 1398
Author :  
آب شدیم، تو دستگیر باش

آسمان با همه بلندی اش، و تو با همه بزرگی و عظمتت در قلب من جا می شوید، چرا که این قلب است که تنها چنین گنجایشی دارد؛ چشمانم پنجره ایی باز است به سوی تو، تا تو را در آن سوی ابرهای تیره روزگارم ببینم، و درکت کنم؛ گوش هایم، گوش به زنگ، ندایی، صدایی، زمزمه ایی و... است که آن را اشارتی از تو بدانم، سخت به شنیدنش بنشینم، تا در میانه این همه هیاهوی پوچ و بی معنی مدعی، دستمایه هدایت و لذتم شود.

بینی ام بو می کشد، تا بویی از تو را در هوای لایتناهی این آسمان بلند حس کند، و مدهوش عطر جانفزای تو گردد؛ می خواهم دست تو را وقتی که از بالا دست ها، سوی من دراز می شود، لمس کنم، دلم می خواهد با همه بزرگی ات، در مشت های کوچکم جا می شدی، تا تو را در دست هایم داشته باشم، می خواهم تا از آن من شوی.

حسی می گوید تو در همین نزدیکی هایی، اما چه سود که خود را از من پنهان می کنی.

از ما نیست که بر آن اوج دست یابیم، پس تو خود پایین بیا تا در دسترس قرار گیری.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در چرا با مبارزین زمان خود، همان ...
دادگاه انقلاب اصفهان توماج صالحی را به اعدام محکوم کرد نگارش از یورونیوز فارسی تاریخ انتشار ۲۴/۰۴/۲۰...
- یک نظز اضافه کرد در مرثیه ایی بر عصر بی پناهی انسا...
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد یعنی از خوی غلامی ز سگان خوار تر است...