قسم به آنچه از دست رفت

قسم به سخنانی که گفته نشد و در سینه ها ماند و با صاحبانش به سینه ی خاک رفت

قسم به رازهای نگفته

قسم به آهِ حسرت های بر دل مانده

قسم به ساغرهایی که فرصت نوشیدن نیافت

قسم بر انگورهایی که مستی تمام در خود داشت و بر تاک ماند و به خمره نرفت تا اکسیر مستی شود

قسم بر شادی هایی که در دل ماند و به خنده ایی بر لب و یا قهقه ای در گلو تبدیل نشد

قسم به استعدادهای عجیب و غریب که فرصت بروز نیافت و در جان صاحبانش ماند و مرد

قسم به راه های رفتنی که فرصت و شرایط رفتنش نشد و قدم هایی که بر جای ماندند

قسم به خون هایی که در رگ هایی باید جاری می بود، ولی بر زمین ریخت تا جانی برای بالیدن برای صاحبش نماند

قسم به صبحگاهانی که باید طلوع می کرد و نکرد و لذا شب هایی که تمدید شد تا عده ایی روشنایی ندیده در تاریکی بمانند و بمیرند

قسم به بارش های رحمتی که باید می بارید و نبارید و جان های تشنه را در آرزوی نم و نرمی خود گذاشت

قسم به جان های شیفته چشیدن که نچشیدند و تشنه وا نهاده شدند و رفتند

قسم به نسیم وصل که وزیدن نگرفت و هجران بر جای ماند

قسم به حقوقی که از صاحبان حق دریغ شد

قسم به بخشش و رحم هایی که از مظلومین و محرومین دریغ شد

قسم به نان هایی که از شکم های گرسنه به دور ماند

قسم به کرسی هایی که از صاحبانش به دور و نصیب غاصبان گردید

قسم به هر چه خوبی که با بدی پاسخ گفته شد

قسم به رنج هایی که بیهوده بر رنجبران تحمیل گردید

قسم به راستی هایی که در سایه دروغ مخفی ماند

قسم به صالحانی که در معرکه ی ناصالحان تباه شدند

قسم به عشق هایی که به ظلم، به نفرت تبدیل گردید

قسم به نور هایی که به ناحق به تاریکی برده شد

قسم به هر چه خوبی،

قسم به تو که تنها لایق پرستشی و بس، تنها تویی که بر تارک هستی می درخشی و باقی همه فانی.

 

+  نوشته شده در جمعه بیست و چهارم بهمن 1393ساعت 10:55 PM توسط سید مصطفی مصطفوی  

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
سنگ بسته و سگ رها کردند اینکه حرام و حلال شرع کدام است و به فرمایش مقام معظم رهبری چه نسبتی با حرام...
- یک نظز اضافه کرد در زندگان مرده، قورباغه پز شدن، و...
در کشوری که فسادبزرگ چای دبش را "فسادنمایی" می نامید، می‌شود دم از عدالت زد؟ روزنامه جمهوری اسلامی...