سخنی با نگارین حق مطلق

می خواهم نقطه ایی در دایره بندگانت باشم

مصطفوی 30 -3443 5124 کلیک ها

خدایا می خواهم نقطه ایی در دایره بندگانت باشم، آنانی که در رکوع و سجود به سوی مرکزیند که تو در آن قرار داری، و چه لذت بخش است نقطه ایی باشی که تشکیل دهنده دایره ایی زنجیروار باشد که گرد تو حلقه زده و به سویت متوجه اند، گرچه نقطه ایی بیش نخواهم بود اما در جمع بندگانت زنجیره ایی را خواهیم ساخت که هر طرف نگاه کنی بندگانت را بینی که گردت به طواف و رکوع و سجود مشغولند.

ایزدا! نا امید نخواهم شد

مصطفوی 23 فروردين 774 4620 کلیک ها

خدایا مدت هاست که تور می اندازم و صیدی در کار نیست،

تا به کی این تور از اقیانوس مهر و رحمت تو خالی بالا خواهد آمد

ایزدا! اما هرگز نا امید نخواهم شد و بار، بار تور اندازی خواهم کرد

کی می داند؟! شاید گوهری نایاب را تو در تور ما هم انداختی

 مگر آنان که صاحب گوهرانی نایاب شدند با ما چه تفاوتی داشتند؟

 

شب برات و یا شب بیست و هفتم ماه رمضان

مصطفوی 24 فروردين 774 4250 کلیک ها

امشب شب بیست و هفتم ماه رمضان است و به روایتی شب قدر است، مسلمانان هند آن را "شب برات" می شمردند، یادش بخیر موقعی که در دهلی اقامت داشتیم مثل امشبی و در چنین ساعاتی از سحر که از مراسم شب های رمضان درخانه فرهنگ ج.ا.ایران در دهلی به منازل خود باز می گشتیم،  خیابان های این شهر نیز مملو از مسلمانانی بود که سربند به سر (کلاه عرقچین و یا حداقل دستمالی که به سر بسته بودند زیرا بدون سربند در مسجد حاضر شدن را جایز نمی دانند) به منازل خود باز می گشتند، آنان نیز مثل امشبی را در مساجد خود به شب زنده داری مشغولند، حالا دیگر موتوری، سواره و پیاده به منزل باز می گشتند و امیدوار بودند که برات خود را بعد از نزدیک به یک ماه عبادت گرفته باشند، زیرا در چنین زمانی دیگر ماه مبارک رمضان که بهانه ایست برای رجوع به خدا و عبادت او هم دارد بساط خود را بر می چیند و لابد آنان نیز انتظار گرفتن برات و پاداش یک ما روزه داری از خداوند داشتند. 

خدایا به برکت این شب عزیز برات همه دست هایی که به نحوی از انحا در این ماه به سوی تو دراز شد را عنایت کن و همه را حاجت روا فرما. بار خدایا دست های مان به سوی تو دراز است و در واقع جایی دیگر برای مراجعه نداریم و این تویی که سب ساز کل سبب هستی و ولاغیر، اشاره ایی از تو گره هایی می گشاید که هرگز انتظار کشایشش را نداریم. خدایا ما که آبرویی نزد تو نداریم ولی در بین خلقت به تو و خاندان پیام آورت منسوبیم و به همین واسطه عده ایی از بندگانت گاه درخواست وساطت دارند و التماس دعا می گویند، پس خدایا به وضعیت ما نگاه نکن و به امید انسان هایی نگاه کن که درخواست دارند و واسطه می گیرند، پس دعای ما را در حق دیگران مستجاب گردان.

تهران - سحرگاه بیست و هفتم ماه رمضان 1395 

 

خدایا خود را به ما بشناسان

مصطفی مصطفوی 07 مرداد 1390 1922 کلیک ها

خدایا به لحظه ای می اندیشم که تصمیم به خلق ما گرفتی و از خود می پرسم که چرا؟ هدف از خلقت این موجودات خاص برای چه بود. برای این که نظم طبیعت تو را به بهم بزنند؟ برای این که ظلم و جور را به حد برسانند و روی هر درنده را در بین خلایقت سفید کنند؟ یا این که فخر تو شوند بر زمین و در بندگی خود را به رخ فرشتگانت بکشند؟ یقین که از بندگی ما بی نیازی و اگر تکلیفی را فرستادگانت برای بندگی بر ما نهادند نه از سر اجبار کردن ما و یا نیاز تو بلکه از سر خیر خواهی بوده است. این که احیانا فرستادگانت می گویند این برشما واجب است و این حرام قدر یقین از سر هدایت است به سوی صلاح و رستگاری و راه نمایی و نه این که تکلیفی را بر بندگان بار کنند.

تو ما را با پتانسیل بالفعل و بعضا بالقوه خصلت هایی آفریدی که فقط در تو هست. انگار می خواستی مدلی نسبی از خود ارایه دهی؟!! اما به چه کسی؟ آیا موجودات دیگری هستند که با مشاهده بندگان خاص انسانی ات هدایتی برای آنها به وجود می آید؟ خدایا مگر ما انسان ها چی هستیم که وقتی ما را آفریدی به خود احسن گفتی؟ انسان چه شاهکاری است که این چنین به خود تبریک گفتی؟ تو که به هر کاری و خلق هر موجود عجیب و با هر کیفیتی قادر مطلقی چرا بر چنین خلقی این چنین به خود تبریک گفته و فتبارک الله٬ احسن الخالقین به خود گفتی؟ آیا خلق چنین موجودی کار سختی بود یا این که این موجود این همه شگفت انگیز برایت بود؟ به نظرم از هر دو احتمال مبرا هستی. پس چرا این چنین بر عمل خود احساساتی شدی؟

خدایا چشمه های معرفتت را برما باز فرما که اگر خود را بشناسیم تو را شناخته ایم.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
جمهوری خطای ترکیب.. وقتی آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۵۷ فرمود «ما، هم دنیا را آباد می‌کنیم و هم آخرت را...
- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
امروز صادق زیباکلام حجت وگواه خدا هست بر اینکه می‌توانستید نهی از منکر کنید نسبت به حکام و نکردید ش...