حزین لاهیجی - سفیری از خطه سبز ایران در کعبه هندوان، در هند
حزین لاهیجی؛ را تنها به این شعرش که :
"ای وای بر اسیری که از یاد رفته باشد بر دام مانده صید و صیاد رفته باشد"
می شناختم، اما بی آنکه بشناسمش سال ها به توسط همین شعرش مرا تحت تاثیر خود قرار داده بود و فقط او را از فرهیختگان و شعرا می دانستم تا این که فهمیدم او از ایرانیان جلای وطن کرده در هند است و بعدها فهمیدم که بنارس (وارانسی) آخرین مسکن او شده است. این را بعد از بازگشت از سفر بنارس متوجه شدم و حسرت فراوانی خوردم که به زیارتش نرفتم زیرا نمی دانستم چنین گوهری را در این دیار داریم.
حسرتی از این دست را یکبار دیگر هم خوردم و آن هنگامی بود که خرداد ماه 1388 به دمشق سفر کردم، درحالی که اصلا در یادم نبود که ما ایرانیان پیکر پاک شهیدی به امانت گذاشته شده و منتظری به نام دکتر علی شریعتی را در آنجا و در جوار مرقد حضرت زینب (س) داریم که همچون صیدی است که با رفتن صیاد بر دام غربت مانده تا شاید مردی از همسنگران دوران مبارزه اش و یا دلیرمردی از آزادمردان و یا هر سوخته دلی و... او را به وطن باز گرداند، و شاید بیت اول "حزین"، در احوال این معلم شهید دوران مبارزه کاملا بجا و روا باشد، تا خود حزین.
بگذریم! حزین در اندیشه ام همچون علامت سوالی بود تا این که کتاب "احوال و آثارِ حزين لاهيجي" تأليف آقای سرفراز خان ختک (پاکستانی) که توسط آقای سيد نقی عباس (هندی) به فارسی ترجمه و توسط خانه فرهنگ ج.ا.ایران در دهلی نو به چاپ رسید، به دستم رسید و بدین وسیله توانستم از او بدانم و واقعا زندگی اش برایم تعجب برانگیز شد که او ابتدا چه انسان صاحب فضل و علمی بوده و در مرحله بعد از آن است که در شاعری ظاهر می شود؛ یعنی این عقبه علمی است که به شعر او عمق می دهد و گفتارش تنها کلماتی موزون نیست.
البته محمد علی متخلص به "حزین" هم همچون آقای اتل بیهاری واجپایی (نخست وزیر اسبق هند که اهل منطقه ایی در نزدیکی جایگاه ابدی حزین است)، تا آخر عمر ازدواج نکرده بود و شاید به همین دلیل "حزین" و مغموم شد، زیرا که از این نعمت خداوندی خود را بی بهره کرد. او که در سال 1103 ه.ق در اصفهان به دنیا آمد، پدرش ابیطالب اهل لاهیجان و مادرش اهل اصفهان بود، این شاعر پارسی گو تفسیر قرآن شریف، فقه، ریاضی، عرفان، فلسفه، الهییات، طبیعیات، منطق، طب، نجوم و... را نزد اساتید خود در ایران فراگرفت. او همچنین از خوشنویسانی بود که به اکثر انواع خط نوشتن ها تبحر داشت و خوشنویسی های او سرمشق دیگران برای یادگیری فن زیبا نویسی بود.
حزین 43 سال اول زندگی خود را در ایران (1103 تا 1146 ه.ق) و 34 سال باقی مانده را در هند (1180) گذراند. او شاعری را از کودکی (بین 6 تا 8 سالگی) آغاز کرد. و اگرچه من از هند خاطرات خوبی دارم ولی حزین در هند خوشی ندیده و این را در اشعارش ذکر می کند به عنوان مثال حزین بعد از کلی بدگویی از هندیان می گوید :
"از خود خجلم زدیدن هند شرمنده ام از وبال این عار."
ادامه دارد ....
+ نوشته شده در جمعه پانزدهم آبان ۱۳۹۴ ساعت 9:38 شماره پست: 834
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: درس های دیار سند و هند
- تاریخ ایجاد در 22 خرداد 1395
- بازدید: 2911