چگونه تفکر به بلای جان بشر تبدیل می شود
خداوند انسان را با عقل و تفکر آفرید، تا زمینه پرواز و اوجش را فراهم نموده و از زمین بلندش کند، و هزاره هاست که به برکت تفکر و تعقل انسانی، تمدن ها شکوفا شدند، و انسان به پیش رفت و به وضع کنونی اش دست یافت؛ اما تفکری که باید در خدمت انسان قرار گیرد، بارها به گردنبندی از آتش تبدیل شد و گردن ها زد و خون های بسیار جاری کرد و می کند و در سایه خودخواهی سردمداران تفکر، که خواستند آنرا به وسیله ایی برای سیطره خود و تفکرشان استفاده کنند، امروز به جایی رسیده ایم که مستبدین می گویند"یا با مایی، یا بر ما" و حد وسطی نمی بینند، به حدی که امروز دیگر سخن از نبرد بر سر سرزمین، ثروت نیست، و عصر فعلی را به "جنگ تفکر و اندیشه" اطلاق می نمایند، و این به بدین دلیل است که سردمداران خودخواه تفکر، تصور می کنند آنچه آنان می گویند عین و تمام حقیقت است.
ولی آنچه که حقیقت و حق مطلق است، تنها به خداوند متعال است، که می توان نسبت داد؛ و حق و حقیقت نه جا دارد و نه مکان، و حال چطور این انسان طاغی مدعی می شود که حق و حقیقت تنها نزد من و یا ماست و بس، خود حکایت غریبی است؛ حق، حقیقتی متکثر است که در وجود هر ذره ای می تواند باشد و هست، و این که همه ی حق در یک نقطه متمرکز شود، تنها در وجود لایزال الهی است که امکان بروز دارد، در بقیه موارد پراکنده و نزد همه مقداری از حق و حقیقت وجود دارد، و میزان آن بسته به نزدیکی و دوری آنان از حقیقت کل است.
جستجو برای حق و حقیقت، راهیست به سعادت، و "خود حق مطلق انگاری" مناقشه ایی است که پیروان مکاتب مختلف فکری را بیرحمانه در مقابل هم قرار داده است؛ حال آنکه خالق هستی انسان را در باب انتخاب راه رسیده به حق و حقیقت آزاد گذاشته است، و این بیخردانند که از یگانگی راه و تمرکز حق در خود و تفکر خود می گویند، و تمرکز و مطلقیت راه و حق و حقیقت خاص خداوند است و در هیچ ذره ایی غیر از او تمرکز نمی یابد، زیرا اصلن چنین ظرفی که بخواهد مطلق چیزی را در خود جای دهد وجود ندارد و این تنها خداوند است که لایق داشتن مطلق هر چیزی است.
نبرد خونبار اندیشه ها، نشانه بی اساسی اندیشه هایی است که بشر را با خون تحت سیطره خود در می آورند، وگرنه اندیشه درست و منعکس شده از حق و حقیقت، نیاز به زور ندارد و مثل آب خواهد بود و به نرمی در دل انسان ها رسوخ می کند و نیاز به زور و خونریزی برای گسترشش نیست، اندیشه هایی که بر بال شمشیر و زور عمر خود را طولانی می کنند، باطلند و تا زمانی می توانند بشر را در سیطره زیانبار خود نگهدارند که این زورشان حضور داشته باشد، و با تمام شدن این زور، با زور نشستگان بر این سفره تفکری، متفرق خواهند شد، و چنین تفکری سریعن به موزه های تاریخ تفکر خواهد پیوست، و رسوایی را برای خود تا ابد باقی خواهد گذاشت.
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: دل نوشت ها و نظرداشت ها
- تاریخ ایجاد در 06 آذر 1396
- بازدید: 6777