عیدانه اصولگرایانه به چهار سال زحمت ترمیم کنندگان ویرانی ها
توپخانه تبلیغاتی جناح سیاسی اصولگرایان به برکت تسلط کامل آنان بر پست ها، تریبون ها و بوق های ملی (مثل صدا و سیما، نمازهای جمعه و جماعت ها، تریبون های ناشی از پست های مادام العمری که سنگر به سنگر تاکنون فتح کرده اند و...) بعد از شکست در ماراتن انتخاباتی ریاست جمهوری تابستان 1392، هرگز از شلیک و آتشباری باز نایستاد، و اصولگرایان پروژه دودآلود کردن فضا برای وادار کردن مردم به توبه و پشیمانی از رایی که به کاندیدای مشترک اصلاح طلبان و اعتدالیون دادند، را دنبال کرده و پروژه ناامید کردن مردم را از راهی که در پیش گرفته اند، آغاز و دنبال می کنند، و با همان اخلاق اصولگرایانه خود! از تمامی امکانات کشور، از جمله آنچه که در حوزه پست ها و بوق های ملی که در اختیار دارند، را برای مقاصد جناحی خود و ناکام کردن دولت در عمل به وعده های انتخاباتی اش، کمال سو استفاده برده و می برند،
اما در ادامه بهانه جویی ها، به بهانه اجلاس مجلس خبرگان ناظر بر رهبری، اکنون در آستانه نوروز باستانی ایرانیان، بوق های جریان اصولگرایی با اشاره به مشکلات گریبانگیر جامعه و مردم، آن را به وسیله ایی برای تاختن به دولت برخاسته از اراده مردم کرده و به این روند ساری و جاری، شدت بخشیده اند، و با یادآوری مسایل و مشکلاتی که خود در اثر سیاست ها و اعمال نابخردانه و دور از عقل خود، برای مردم و کشور به وجود آورده، و مسبب آن بودند، می خواهند این عید و بهار طبیعت را، در یک اقدامی که اصلا از منش و خصلت های اخلاقی و انسانی اصولگرایان هم دور از انتظار نیست، به کام این مردم تلخ کنند، و پروژه ناامید سازی مردم را بزعم خود پیش برند،
ولی انشاالله با رفتن فصل سرد و آمدن فصل رویش و امید، شیرینی در کام این ملت خواهد آمد، و حس خوبی را به صورت طبیعی لمس خواهند کرد، و به فضل خداوندگار که بَری از اخلاق اصولگرایانه است، سالی پربار را در حالی که آتش تهیه عملیات روانی جریان اصولگرایان با هدف کاهش آرای دولت مردمی ائتلافی اصلاحات – اعتدال با شدت تمام در بالاترین حدی که امکان داشت، ادامه دارد، شروع خواهند کرد. لذا فکر نکنم راهبرد اصولگرایان برای سوار شدن بر موج مشکلاتی که این مردم با آن مواجه اند، چندان کمکی به مسببان آن کند، زیرا مظلومین هم خدای خود را دارند، که کار خود را خواهد کرد.
اما به رهبران جریان اصولگرایی باید گفت، کیست که نداند باعث و بانی این همه مشکلات امروز کیست، و در اثر سو مدیریت و سیاست گذاری کدام جریان سیاسی (این شرایطی که برازنده مردم و کشور ایران نیست)، بر کشور عارض شده است، امروز در آستانه نوروز باستانی ایرانیان، اصولگرایان بر موج مشکلات عدیده مردم سوار شده اند تا شاید بتوانند ماهی های بزرگی را از عرصه سیاسی گل آلودی که قصد دارند، ایجاد کنند صید کرده، تا بلکه بتوانند مثل انتخابات ریاست جمهوری 1384 و 1388 کاندیدای مورد نظر خود را از صندوق های رای بیرون بکشند و یا حداقل آرای کسی که بار خرابکاری های هشت ساله و بلکه چندین ساله آنان، را در این چهار ساله به دوش کشیده است، و وارث سو تدبیر و خرابی های آنان شده است، را کاهش دهند.
هشت سال حاکمیت یکدست جریان اصولگرایی را می توان با مصیبت بارترین دوره هایی تشبیه کرد که این کشور در تاریخ خود با آن مواجه شده است، هشت سالی که از هشت سال خرابی جنگ تحمیلیِ هشت ساله هم ویرانگر تر بود و نه تنها قطار سیاست، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، روابط خارجی و... کشور را از ریل توسعه و پیشرفت خارج کرد، بلکه کشور را در آستانه جنگ با ائتلاف جهانی، ویرانی، ورشکستگی و... برد و میراث شوم این دوره هشت ساله، موجب تعطیلی تولید، سرمایه گذاری، اشتغال، امید، اخلاق، انسانیت و... و به نابودی بسیاری از ذخایر بزرگ و تاریخی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی، مذهبی و... ایران و فروپاشی شاخص های مهم و راهبردی زندگی مردم ایران، آن هم در اوج درآمدهای تاریخی و شاید تکرار نشدنی هشتصد میلیارد دلاری کشور شد، و در آخر هم یک اقتصاد درهم و برهم، غارت زده، مریض و در حال مرگ، به همراه خزانه ها و صندوق های خالی از ثروت، بانک های در آستانه ورشکستگی، چرخ صنعت خوابیده، بیکاری و فقر و اوضاع درهم و برهم اجتماعی و... تحویل بعدی شد.
تا این وارث، که مرد میدان سازندگی دوباره کشور شده است، هنر خود و تیم خبره اش را به کار گیرد و این همه خرابی ها را که شاید بتوان گفت جبران ناپذیر است، تاحدودی ترمیم و اوضاع بحرانی را به حالت عادی در آورد، که البته از همان آغاز به علت شدت ویرانی ها و... مشخص بود که چنین حجم خرابی هرگز قابل جبران نخواهد بود، زیرا عمق ویرانی به حدی بود که چند دولت باید می آمدند تا این بیمار دچار غارت، بدبختی و اضمحلال شده را سر حال بیاورند و...
اما کسانی که این شرایط را بر کشور تحمیل کردند، هیچ گاه به روی مبارک خود نیاورده و اظهار ندامت نکرده که هیچ، طلبکارانه نقش دلواپسان مردم، کشور و انقلاب را برای خود در نظر گرفته و از زبان مردم شروع به خرده گیری، کارشکنی، سنگ اندازی، خرابکاری، تهدید و... کسانی کردند که اکنون در حال معالجه این مریض رو به موت و بهبود شرایطی بحرانی شدند، حال آنکه آنان خود این شرایط را به وجود آوردند، لذا به برکت امکانات ملی که در اختیار داشتند نه تنها حمایتی از تیم رییس جمهور منتخب مردم نکردند، بلکه با سو استفاده از امکانات ملی که در سطوح انتصابی کشور دارند، مشکل سازی کردند.
و لذا عرصه داران ساخت و ترمیم این ویرانی ها از جمله رییس جمهور در این چهار سال نه تریبون فراگیری داشتند، که با مردم شان سخن گویند و گزارش کار دهند، نه رقیب، پولی باقی گذاشته بود که آن را خرج اهداف و پروژه های زنده و ترمیم کننده خود کنند، و برعکس این تیم پیر، خبره و کارکشته، از همان آغاز در حالی که فقط دست به کمر خود زده بود، مورد حمله مشکلات داخلی و خارجی و بدتر از همه کسانی بودند که مست از ثروت و امکاناتی که در آن هشت سال کذا کسب کرده بودند، و اکنون علاوه بر پست های راهبردی سیاسی مادام العمری، بسیاری از گردنه های اقتصادی کشور را طی آن دروه هشت ساله حاکمیت یکدست اصولاگرایانه، با قیمت های ناچیز تحت عنوان اجرای اصل 44 قانون اساسی بدست آوردند، و یا از جریان ریزه و درشت خواری های 800 میلیارد دلار درآمد نفتی و... کسب ثروت کرده بودند.
درست است که ما حافظه خوبی نداریم، و به زودی بسیاری از عوامل و مسببین وضع خود را فراموش می کنیم، ولی فکر نکنم مردم ما تا به حد هم کم حافظه باشند و به این زودی شرایطی را که 4 سال پیش داشتند را فراموش کنند، اما به نظر می رسد امروز جریان اصولگرایی روی این فراموشکاری ما ملت سرمایه گذاری و حساب کرده و می خواهد بدبختی و مسایل و مشکلات کشور را که ناشی از خرابی های حاکمیت یکدست اصولگرایانه بوده است، را به وارث آن نسبت دهند؛ با همین راهبرد است که اصولگرایان مثل همیشه اخلاق را به کناری گذاشته، و طلبکارانه از حل نشدن آن همه ویرانی، در این چهارساله می گویند، حال آنکه این وضع ساخته سیاست و عمل خود آنان است.
ولی فکر نکنم مردم ایران آنقدر هم کم حافظه باشند که مصیبت دوره هشت ساله حاکمیت یکدست اصولگرایان را فراموش کنند، و امیدوارم بمب های کینه توزانه پروژه نا امید سازی دلواپسان اصولگرا عمل نکرده و مردم از صندوق های رای قهر نکنند و پاسخ این طلبکاری ها و بداخلاقی ها را در پای صندوق های رای در بهار 1396 داده، تا اصولگرایان بار دیگر پاسخ "حرام خواری های سیاسی" خود را دریافت دارند، و مردم با رای بالای خود به زحمت کشانِ وارث این همه ویرانی ها، از کسانی که در این چهار ساله در این ماراتن مشکلات زحمت کشیده و کمی کشور و شرایطش را در حالت نداری، و بی هیچ حمایتی از جانب مسببین، به ریل برگردانده اند، و شبانه روزی، به ترمیم خرابی های دلواپسان امروز و حاکمان دیروز حاکمیت یکدست، مشغول بوده اند و شرایط اقتصادی، سیاسی و روابط خارجی کشور را به آرامش نسبی بازگردانه اند، قدردانی کرده و خسته نباشید بگویند؛
و به قول خود اصولگرایان و یا بهتر بگویم مسببین این وضع، مشت محکمی نثار دهان کسانی کنند که با اعمال و سیاست های خود سبب ساز این همه ویرانی اند، ولی امروز طلبکارانه، بالا نشسته و به آن کسانی که در این گود خطرناک، ویران، پر از چاله و چوله، سنگلاخی، و پر از خرده شیشه های ویرانی و...، خرده می گیرند؛ و پاسخ مادام العمرهایی که نه به کسی گزارش می دهند و نه به ناظری از عملکردشان پاسخ می دهند و بالا نشسته و می گویند "لِنگِش کن" و به نیابت از مردم! از نماینده مردم (رییس جمهور)! گزارش لنگ کردن، طلب می کنند، پاسخ دهند، پاسخ کسانی که نفر آخر در رای مردمند و در جای نخست نمایندگی از مردم نشسته اند و به جای این که بنشینند و از چرایی این وضع بپرسند و بررسی کنند و یا یکبار از خود بپرسند، چرا باید همیشه یقه مجریان زحمت کش را گرفت، شاید گیر کار از سیاست های کلی است، با همه توان به پای مجریان پیچیده و دلیل مشکلات را در او جستجو می کنند.
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: دل نوشت ها و نظرداشت ها
- تاریخ ایجاد در 20 اسفند 1395
- بازدید: 4499