بتکده

دانی که چرا دار مکافات شدیم؟

ناکرده گنه، چنین مجازات شدیم؟

دانم که چه کردیم بر این بتکده دیگر،       بیهوده شکستیم بتی، ساجدِیم بر بت دیگر

ویرانه نموده ایم ز خیر بتکده ایی را              ساختیم ز خیر یکی بتُ، بتکده دیگر

صد توبه نمودیم ز صد گُنه مکرر،          از پی رسید قافله را، گناه دیگر

این راکعُ ساجد بُوَدَش گنه به هَمیان،       تو نقشه کشِ صحنه یک گناه دیگر؟!

طرار! تو ای سلسله جنبان بت و بتکده بنمای      بار دگرم بتی، نشان از بتِ دیگر

هر دم فراری ز یکی بت، زان بتکده بودیم        در دامن هر بتی، پی پناه دیگر

بر دامن بت نیافت او پناه دیگر،        رفت از سر ما خمارِ عشق، یا که یار دیگر

صد سلسله موی، رِشته بر هوای دیگر       یک سر پر از هوس، سوی گناه دیگر

ریختیم به پای هوسش هر آنچه را بود       از دُر و عقیق که یافت می نشود، مراد دیگر

گشتیم کنون خسته در این میانه راه        آنگه که شدیم دیده مبهوت بر آن جمال دیگر

هر بار زدیم کوس رحیل زین بت اعظم،      فریاد کنان، ذوق کنان سوی یکی بتکده دیگر

راضی نشدیم نشستن و کمی درنگی      تا بشکنیم این دایره را رقص کنان با دل دیگر

بر کیش بتان لعنتُ، هر بتکده ویران          قلبی که کند هوای این بتکده دیگر

به نظم در آمده در 29 دیماه 1399

ابیات عنوان برگرفته از شعر جناب مولوی بلخی

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در فرومد، دیار سربداران - رهاوردی...
پایان دوره ١٢٠ ساله مغول ها زوال از یک روستا شروع شد. صدوبیست سال مغول ها هر چه خواستند در ایران ک...
- یک نظز اضافه کرد در سفرنامه کاشان - اردهال به روای...
یکم اردیبهشت سالروز درگذشت سهراب سپهری سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به هم...