می خواهم از آن من باشی

آسمان با همه بلندی اش، و تو با همه بزرگی و عظمتت در قلب من جا می شوید، چرا که این قلب است که تنها چنین گنجایشی دارد؛ چشمانم پنجره ایی باز است به سوی تو، تا تو را در آن سوی ابرهای تیره روزگارم ببینم، و درکت کنم؛ گوش هایم، گوش به زنگ، ندایی، صدایی، زمزمه ایی و... است که آن را اشارتی از تو بدانم، سخت به شنیدنش بنشینم، تا در میانه این همه هیاهوی پوچ و بی معنی مدعی، دستمایه هدایت و لذتم شود.

بینی ام بو می کشد، تا بویی از تو را در هوای لایتناهی این آسمان بلند حس کند، و مدهوش عطر جانفزای تو گردد؛ می خواهم دست تو را وقتی که از بالا دست ها، سوی من دراز می شود، لمس کنم، دلم می خواهد با همه بزرگی ات، در مشت های کوچکم جا می شدی، تا تو را در دست هایم داشته باشم، می خواهم تا از آن من شوی.

حسی می گوید تو در همین نزدیکی هایی، اما چه سود که خود را از من پنهان می کنی.

از ما نیست که بر آن اوج دست یابیم، پس تو خود پایین بیا تا در دسترس قرار گیری.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در ایرانیان گرفتار آمده در چنبره ...
علم‌الهدی، امام جمعه مشهد : تو مملکت فقط و فقط یه مشکل وجود داره و اونم "بی‌حجابیه". این مشکلو حل ک...
- یک نظز اضافه کرد در گلگشتی در آشیانه عقاب، آلاشت د...
برآمدن رضا شاه و‌‌ نقض نظریه پادشاهی ‏ علی افشاری امروز، ۲۴ اسفند سالروز تولد رضا شاه است. نگاهی...