چاپ کردن این صفحه

مستم به دزدیده نگاهی، در انتظار نگاهت

07 خرداد 1398
Author :  
در انتظار نگاهت

مستم به دزدیده نگاهی، در انتظار نگاهت

قهرم به دیدن رویت، نگاه نتوانم کرد،       مستم به دزدیده نگاهی، در انتظار نگاهت

کنون که لب بسته ایی، تو در روزه ی سکوت   منم که ناله زنانم، به انتظار نگاهت

می خوانمت به عشق، در صبحدم هر وعده ی دیدار     نیایدم به نظر، گوشه نگاهی به داد، ز بیداد نگاهت

این روزها به سان آتشفشان شدم گاهی      به هر جرقه ایی شعله کشمُ، سوزان ز آرزوی نگاهت

شاید که بر سبیل نافهمی از تو است،   گشتم نگاهبان، به انتظار نا بوده، و یا نیست، نگاهت

خواهم که گم شوم در غبار باد های وزنده،      فراموشت کنم و گم شوم از محدوده ی نگاهت

خوشا بحال گم کرده های راه و چاهِ چشم های سیاهت،    هرگز نه به دنبال تو، و نه به انتظار نگاهت

بَدا به حال ما که کشیدیم، سرمه عشقت به چشمِ خود،    کنون شده خشک چشم ما، در انتظار نگاهت

سروده در تاریخ 7 خرداد 1398

       

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آخرین‌ها از  مصطفی مصطفوی