نبرد خونبار خراسانیان برای جمهوری، مقابل سیطره نظام خلافت طالبانی
  •  

16 مرداد 1400
Author :  
ملابرادر و زلمی خلیل زاد نماینده طالبان و امریکا در مذاکرات

دردهای خراسانیان را با جان و تنمان حس می کنیم، در این نبردِ برای داشتن سیستم جمهوری و برخورداری از حق تعیین سرنوشت، و یا افتادن در سیطره بردگی، ناشی از تسلط نظام منحط خلافت، که اگر پیروز شوند، صاحب بر تغییر سرنوشت خود خواهند بود، ورنه، علاوه بر حکمرانی بیگانه (پشتوانان عقیدتی و مالی طالبان)، حاکمانی خواهند داشت که در به زنجیر کشیدن انسان ها، و ضایع کردن کرامت انسانی آنان، تاریخی طولانی دارند.  

در میان ناباوری، و همه ناامیدی ها، که گریبانگیر آزادیخواهان و دمکراسی طلبان منطقه ما شده است، خراسانیان و افغان ها، بلوغ خود را در دفاع از سیستم جمهوری خود، با اهدای جان و مال، به نمایش گذاشته، و آنرا به رخ جهانیان پیشرو، و مردم منطقه می کشند، که حاضر نیستند زیر سلطه نظام خلافت طالبانی بروند؛

گذشته از تاریخ کوتاه سیاسی به وجود آمدن سرزمینی به نام افغانستان، و وضعیتی که مردم این خطه ی متعلق به "ایران بزرگ فرهنگی، و باستانی"، که دهه هاست، در آن گرفتار آمده اند، و یا اینکه دنیا با چه نگاهی بدین مردم مظلوم نگاه می کند، اما آنان این روزها در پیشروترین نبردها، با افتخار آمیز ترین اهداف، مشغولند، چرا که از افتادن در نظام بردگی خلافت، که از سوی تروریست های بین المللی مورد حمایت پاکستان و...، بر آنان تحمیل می شود، احتراز می کنند و بلوغ خود را برای حفظ آزادی و دمکراسی نشان داده اند،

شاید امریکایی ها هم هرگز فکر نمی کردند، با خالی کردن صحنه، برای تروریست های طالبانی و داعشی، این مردم این مقدار از خود، بلوغ و تلاش نشان دهند. انگار خراسانیان در آن سوی مرزهای سیاسی بی معنی بین ما و آنها در شرق، در ایرانشهر های هرات، شبرغان، بلخ، قندهار، لشکرگاه، هزاره جات، تالقان، تخار، مزار، زابل، ارزگان، کاپیسا و... همه و همه ایستاده اند تا به نظام بردگی خلافتی طالبانی، دوباره نه بزرگی بگویند،

خراسانیان فهمیده اند که افتادن در نظام های بردگی خلیفه گری، چقدر خسارتبار، ظالمانه و بنیانکن خواهد بود، نظام سیاسی دمکراسی در افغانستان گرچه نوپاست، اما بلوغ فکری مردمانش از بسیاری از مردم کشورهای با سابقه منطقه در این مورد، این روزها پیش افتاده است، و در حالی که طالبانِ وحشت، وحشت می آفرینند و کشتار و جنایت می کنند، اما این روزها نزولگاه عرفان پارسی، و منبع حکمت ایران بزرگ، بیدار گشته تا در مقابل این روند تحمیلی بایستد، این است که قلب ما به عشق آنان و برای سربلندی آنان که از ما هستند، می تپد.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
1015 Views
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.