چاپ کردن این صفحه

مرثیه شکستی تلخ، برای انقلاب، انقلابیون در انتخابات سیزدهم

30 خرداد 1400
Author :  

"اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" ، این شعاری بود که در دو خیزش وسیع اخیر، توسط مردم به جان آمده از شرایط موجود، فریاد زده شد، کسانی که از ایده، روش و راهبری کشور توسط انقلابیون (اصلاح طلب و اصولگرا) خسته و دلزده شده اند. بعضی حتی پا را از این هم فراتر نهاده، و در یک عقبگرد، خواهان بازگشت به شرایط قبل از 57 شده، و شعار "رضاشاه روحت شاد" را سر دادند، اما انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، انگار این دو شعار را وجه ملموس و عینی، در عمل مردمی داد، که باید میزان رای آنها، و آنان نیز "ولی نعمت" حاکمان بر کشور باشند، چرا که شرایط انقلاب و تراش های عمیقی که در همراهان آن در طول این چهار دهه داده شد، بسیاری از قطار انقلاب پیاده شده، و یا پیاده اشان کردند، و اکنون دعوای قدرت که مدت ها بود بین اصولگرایان و اصلاح طلبان در جریان بود، با عدم توان اصولگرایان برای دستیابی بدون دوپینگ و بدون سو استفاده، به قدرت، در جریان انتخابات مجلس، و اینک ریاست جمهوری سیزدهم در 28 خرداد 1400، به صورت لخت و عریان تمام شرایط را صحنه آرایی کردند تا رقیب اصلاح طلب خود را با برهم زدن شرایط منصفانه و عرفی بازی، حذف، و قدرت را در کشور یکدست، و بدون خدشه و کامل، در اختیار اصولگرایان مد نظر خود قرار دهند، و اکنون دیگر صحنه سیاست کشور بیش از پیش آب رفت، و از این پس نبرد قدرت به داخل جناح سیاسی اصولگرایان، که از جمله کم پایگاه ترین گروه های سیاسی در کشورند، کشانده شده، و زین پس هرگاه از نظام، انقلاب، و ارزش ها سخنی به میان آید، یعنی حفظ حدود قدرت، در اردوگاه اصولگرایان مد نظر خواهد بود.

این انتخابات وزن کشی عریان جناح های داخلی انقلابیون بود، که به چه میزان بر امکانات کشور کنترل و تسلط یافته اند، و در جلوی چشم ناظرینی که وارد میدان نشدند، یعنی بیش از 52% کسانی که به نظاره کشاکش قدرت و تقسیم آن نشستند، در یک تغییر فاز، و یا جراحی دردناک بی مورد و غیر لازم برای کشور و انقلاب، همه دیدند که جناح اصولگرایان خاص و سفارشی، چطور شعار "اموال عمومی، استفاده اختصاصی ممنوع" که شاه بیت اخلاق و قانون تسلط بر بیت المال و ثروت و امکانات ملی بود، را به کناری نهاده، از همه امکانات و ظرفیت های ملی و محلی موجود سود جستند، تا برنده از پیش مشخص شده انتخابات باشند، و نتایج این هماوردی صحنه آرایی شده، بدون هیچ گونه ریسکی، همان  شود که برایش هشت سال برنامه ریزی، تبلیغ و تلاش بی وقفه کردند، و در انتها نیز شورای نگهبان با یک چینش کاملا عریان و فاجعه بار، جشن پیروزی را از پیش از انتخابات، برای کاندیدای مد نظر خود برای پیروزی، مهیا کردند.

نحوه عمل نهاد داور و ناظر، در چینش کاندیداها، طوری رقم خورد، که در یک شرایط نابرابر دو به پنج، کاندیداها آرایش تبلیغاتی و مبارزه انتخاباتی داده شدند، تا نابرابری ها در استفاده و برخورداری از امکانات ملی کشور، در بین حاضرین در صحنه انقلاب را هم، به خوبی نمایش داده شده، این است که باید گفت تیم 5 نفره و 2 نفره، هر دو بازنده بودند، چرا که بیش از نیمی از مردم را باز اینبار نیز، خانه نشین و از اطراف صندوق های رای پراکندند، تا به راحتی، و غیاب بیشتر جمهور ایرانیان، صاحب کرسیی ریاست جمهوری ایران شوند، و گرچه اصولگرایان با 5 کاندیدا در این انتخابات دست برتر از لحاظ تعداد و امکانات را در اختیار داشتند، اما از آن سو کسانی را بی یار و یاور و بی آبرو کردند، که تا پیش از این 24 میلیون نفر از مردم ایران را به دنبال خود همراه کرده بودند، و سیل وار به پای صندوق های رای می کشاندند، نشاط سیاسی و انتخاباتی ایجاد می کردند، و حماسه های حضور را می آفریدند، و...

 اما در این انتخابات با تعجیل اصولگرایان برای کسب قدرت یکدست، در یک روند ناقص و ناگوار، هم شورای نگهبان و نهاد های از این دست را، بی آبرو کردند، هم بسیاری از نیروهای اصولگرا را رنجیده خاطر و بی آبرو نمودند، و هم خود را که در پیش چشم همه جهانیان، نابردبار و قدرت طلب، گریزان از قانون و ضوابط و... به نمایش در آوردند، لذا این پیروزی برای اصولگرایان نیز یک شکستی بزرگ، برای انقلاب و انقلابیون هم رسوایی، و البته ناکامی را به جبهه اصلاحات نیز تحمیل کردند. تا جایی که اکنون از مرگ جریان اصلاحات سخن گفته می شود، ایده ایی که به نظر من شکست ناپذیر بوده، و همواره یک راه میانه و بدون خشونت، برای تغییر بوده و خواهد ماند.

در این انتخابات به دلیل تعجیل اصولگرایان برای قبضه کامل و بدون خدشه قدرت، گروه اصلاح طلبان نیز رسوا شدند، چرا که مردم از آنان نیز می پرسند، چرا در گذشته و حال با چنین روندی همراه بوده اید؟! و به رغم اینکه جریان اصلاح طلبان صاحب منطق، پشتوانه فکری و مردمی بوده اند، در یک ماراتن بسیار نابرابر، مردم خود را ناامید دیده، نتوانستند نظر عده ی زیادی از مردم را به خود جلب کنند، و برگ هایی در تاریخ این انقلاب ورق خورد، که تکان دهنده و به هوش آورنده است، انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم برگ خوفناکی بر تاریخ انقلابیگری، انقلابات و به حتم انقلاب 57 خواهد بود، این انتخابات سراسر شکست بود، چه برای اصلاح طلبان که نتوانستند مردم را به سمت خود جلب کنند، و چه اصولگرایان که کشور، انقلاب و قانون اساسی را به پای قدرت خواهی بی ضابطه و خارج از عرف و استاندارد خود، سر بریدند.

و همین باعث شد که بیش از نیمی از مردم واجد شرایط اظهار نظر در امور کشور، خود را کنار کشیده، و صحنه را ناامیدانه، از هر گونه نتیجه مطلوب به نفع خود، واگذار و به حریف خود یعنی اصولگرایان تمامیت خواه، تمرکزگرا سپردند، این است که انتخابات سیزدهم یک شکست عظیم، برای مردم ایران بود و آثار خسارتبارش را بر کشور تحمیل خواهد کرد.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آخرین‌ها از  مصطفی مصطفوی