چاپ کردن این صفحه

"اعزام منجی" و پاکستانیزه و سپس بالکانیزه شدن ایران

04 تیر 1397
Author :  
"اعزام منجی" و پاکستانیزه و سپس بالکانیزه شدن ایران "اعزام منجی" و پاکستانیزه و سپس بالکانیزه شدن ایران

این روزها بازار ارز و طلا را چنان متلاطم کرده اند، که انگار دارند روندی را پیش می برند، و زخمی ایجاد کره و آنقدر در آن سیخ می کنند تا به مرگ صاحبش منتهی شود؛ اما آنچه روشن است بازیگران این بازار از قضا نه مردم عادیند و نه سیاستمداران خارج از مدار زر و زور؛ و بازیگران خاص این بازار انگار شرایط را به سمتی پیش می ببرند تا امر مهمی را به مردم و یا دولت منتخب مردم، تحمیل کنند، وقتی به آغاز اعتراضات مردمی دیماه 1396 در مشهد و شهرهای تحت سیطره رقبای دولت نگاه می کنی، و یا عقبه بسیاری از غارتگران ثروت مردم که باز همانجاست، و یا این که دولت بازار ارز را تا بعد از پیک مصرف ارز در اسفند 1396 تا شروع تعطیلات عید 1397 مدیریت می کند و درست در روزهایی که به نظر می رسد دیگر مردم ارز مورد نیاز خود را خریده اند، و کشور در تعطیلات قرار گرفته، به ناگهان آتشفشانی این چنین در عدم حضور مردم و خریداران، بازار ارز داغ می شود...

 متوجه می شوی که این دست نه آن دستی است که هر سال بازار و قیمت جنبان ارز در تعطیلات عید بود، بلکه دست هایی است که می تواند حتی در بسته بودن بازار هم التهاب قیمتی بوجود آورند، و آنقدر از ثروت و پول این کشور در اختیار دارد، که می تواند برای ماه ها همچنان ارز و سکه بخرند و این آتش را گرم کرده و داغ نگهدارند، اینجا تنها رد پای کسانی را می توانی تصور کنی که در سال های تحریم، غارت های هزاران هزار میلیاردی از جیب مردم و بیت المال کرده و و اکنون به یغما برده ها و آن ثروت عظیم را به بازار غم انگیز مردم کشی تبدیل کرده و معرکه به راه انداخته و با رزق و روزی مردم بازی می کنند، این ها همان کسانی اند که سعی دارند بدهی اشخاص و گروه ها به مردم در صندوق های اعتباری قارچ گونه به غارت برده را، به دوش بیت المال بیندازند، مال مردم را ببرند و دولت را مجبور به پرداخت خسارت غارت خود، به مردم کنند،

در این بین باز آقای ترامپ (یا به قول بعضی ها استکبار جهانی) هم به کمک آمده تا با صاحبان ثروت های باد آورده دوره هشت سال یکدستی اصولگرایان در دولت های "معجزه هزاره سوم"، دو لبه قیچی شوند تا مردم و دولت منتخب شان را تحت فشار گرفته، و حداقل طرف نادان داخلی این قیچی انتظار دارد، که ناگهان از بین آن همه بلبشوی بیشتر مصنوعی، یک منجی چند ستاره را با سلام و صلوات بیرون بکشند، و به مردم به عنوان منجی معرفی کنند و کار جمهوری و جمهوریت را یکسره کرده، و ما هم زان پس بشویم "جمهوری اسلامی پاکستان"، که در این کشور بدبخت مصیبت زده که مردمش را این روزها سر هر چهار راه و یا محیط ترافیک زده ایی در تهران در حال گدایی می توان دید، دولت ها تنها موقعی می توانند پایدار بمانند که حمایت نظامیان را در پشت خود داشته باشند،

در غیر این صورت در مدت کوتاهی نیست می شوند، آن هم این روزها نه به وسیله کودتا (به سبک سابق ترکیه و پاکستان)، که ارتش پاکستان دولت منتخب مردمی را اسیر کشمکش های خیابانی، انبوهی از ناراضیان بیشمار در کشور پاکستان می کند، که تنها منتظر یک چراغ سبز از پاسبانان محلند، تا شهری را مثل شعبان بی مخ خودمان، بهم بریزند، تا سردار نظامی همچون زاهدی و روحانیون منتقد محمد مصدق پیروزمندانه بر ویرانه های دولت منتخب و ملی، دیکتاتوری را دوام بخشند، و حاکمیت انتخابی را به مضحکه خاص و عام تبدیل کرده، ارازل و اوباش شان افسار کسیخته حتی خانه نخست وزیر منتخب مردم و مرد ملی کردن نفت را هم غارت کنند و او را از هیمنه و قدرت پایین بیندازند.

این روزها رسانه های ما چیزی از آنچه بر مردم پاکستان و اوضاعش می گذرد، نمی نویسند، حال آنکه به نظر می رسد ما هم داریم قبل از بالکانیزه شدن، پاکستانیزه می شویم تا مقدمات بالکانیزه شدن مان را دشمنان اصلی این آب و خاک آماده کنند، مردم ما باید از اوضاع همسایه دیوار به دیوار خود یعنی پاکستان با خبر باشند، که دچار همان وضع نشوند، این ملت صبور و مترقی، بعد از آن همه تلاش در جریان انقلاب مشروطه، انقلاب 57 و این همه مبارزه، انصافا لایق افتادن به دامی که پاکستان و عموم کشورهایی که بدبخت از حضور نظامیان در سیاستند، نیست.

1- آنچه از پاکستانیزه شدن مد نظر است تسلط نظامیان بر کلیه ارکان حاکمیت کشور پاکستان است، که آن را به بهشت تروریسم، عدم شفافیت، مافیا،بنیادگرایی منفی، قتل، کشتار، ترور، توسعه بی توازن، مردم بدبخت، جمهوریت تعطیل شده، اسلام وسیله سلطه، و... به طوری که سلطه نظامیان بر این کشور آنقدر افزایش یافته است که اینک دیگر برای تسلط کامل بر مقدرات کشور نیازی به کودتا آشکار ندارند، زیرا ارکان قدرت و ثروت را چنان در دست دارند که دولت های مردمی راهی جز همراهی با آنان را ندارند، یعنی در این کشور دولت های منتخت در واقع حاجب الدوله اند، و کارشان بدون موافقت نظامیان و اسلامگرایان تندرو پیش نخواهد رفت. تلقی افغان ها هم از کلمه پاکستانیزه شدن از تفکر ترک ها از این کلمه متفاوت است و در این سوی ما نیز باید از پاکستانیزه شدن ایران ترسیده و راه چاره ایی برای دچار نشدن در آن داشته باشیم، لذا اول قدم آن است که آن بر پاکستان رفت و می رود را بشناسیم.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
0 Comment 2172 Views
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آخرین‌ها از  مصطفی مصطفوی