به کوری چشم ما زمستان هم بهاره
امسال انگار خدا تصمیم گرفته که ما را از تشنگی بکشد، هر سال دریغ از پارسال، سال گذشته این موقع ها شاید نیم متر برف روی ارتفاعات البرز مرکزی نشسته بود و ذخایر آب این منطقه تا حدودی از ذخیره برف برخوردار بود، دیروز که صعود به قله توچال دوباره نصیب شد، حکایت رنج آور خشکسالی عجیبی که گریبان گیر ما شده است به روشنی چهره می نمود و این کوه ها ده سانتیمتر هم برف ندارند.
عکسی از برف های قله توچال در تاریخ 9/9/1396 تقریبن بدون برف
حکایت مصیبت خشکسالی که در آن قرار گرفته ایم
روزهایی بود که در سال 1357 شعار می دادیم "به کوری چشم شاه زمستان هم بهاره" ولی نمی دانستیم بهار در زمستان چقدر خسارت بار خواهد بود و انگار این روزها "به کوری چشم ما زمستان هم مثل بهار" شده و آفتاب عالم تاب چنان می تابد که انگار نه زمستانی آمده و نه قراره از آسمان برفی و یا بارانی بیاد. صدای خطر به بلندی غرش توفان های سهمگین ما در نوردیده است، نمی دانم تغییرات اقلیمی با ما چه خواهد کرد، با سرزمینی که هر سال خشک تر می شود و بیرحمی ما با طبیعت و طبیعت با ما هر سال بیشتر می شود.
باید برای خود دعا کنیم تا شاید خداوند به برکت وجود گیاهان و جانوران بی گناه که چشم به آسمان برای نمی دارند این خاک تشنه را سیراب کند.
آسمان هم کمر به نابودی ما بسته است. خدایا به ما رحم کن.
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: لحظه نگار و یا سفر نگاشت
- تاریخ ایجاد در 10 آذر 1396
- بازدید: 4601