پروردگارا، خالقا، تنها تویی تکیه گاهم
خدایا گرچه به قول علی (ع) تو را به چشم سر نمی توان دید، ولی به چشم دل در لحظه لحظه ی زندگی خود و در ذره ذره این جهان می بینمت، آثار قدرت، حکمت و مهر تو را به عینه می بینم و ندیده بر همه حال و مکان هویدایی.
خدایا مبتلا به بلاهایی شدیم که هرگز انتظار چنین بلایی را نداشتیم؛ گرفتار افرادی شدیم که هرگز فکر اسیر شدن در چنبره ی ناخن های تیز و بلند ظلم شان را نمی کردیم؛ چربی نرم و سرطان زای ناجوانمردان و موجودات بی انصافی بر تنمان خورد که هرگز انتظار چنین ظلم گسترده یی را از آنان هم نداشتیم؛ و چقدر دردناک است، فرو رفتن پنچه های ظلم دیو صفتانی که در پوستین میش در کنارت می لولند و تو بی اطلاع از وجودشان، ناگهان ناخن تیز ظلم شان در گلویت فرو می رود و ناتوان از هیچ حرکتی مقهور خصم و خشونت شان می شوی و در آن لحظه می بینی که در وضعیتی گرفتارت کرده اند که نه راه پس داری و نه پیش و هر حرکتی بر دردت می افزاید و بی حرکت تسلیم تقدیری می شوی که برایت پست ترین ها رقم زده اند، این همان خوردن از جایی است که انتظار و آمادگی اش را نداشته باشی، دردناک و خسارت بار، اما چه می شود کرد همواره گرگ متناسب با طینت خود باید دندان های تیز خود را بر بدن جانداری فرو کنند و بی جانش کنند و بی این کار از گرگ بودن شان زایل می شوند و این تقدیر برخی است که اسیر پنچه ها و دندان های تیز این گرگان شوند.
و اما تنها وجود ذیجود قابل اعتماد و اطمینان تویی، و غیر از تو به هیچ کس نمی توان اطمینان و یا تکیه کرد و از تو می خواهم که هیچ بنی بشری را محتاج و گرفتار این پست موجودات نکنی. خالقا! تنها تویی که می توان به تو تکیه داد و با اطمینان، رو در رو و یا پشت به تو حرکت کرد، بدون این که خطر هیچ خیانت و گزندی از تو بر ما باشد، که این تنها خیر توست که همیشه برما جاریست.
+ نوشته شده در شنبه بیست و هفتم دی 1393ساعت 10:45 AM توسط سید مصطفی مصطفوی
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: سخنی با نگارین حق مطلق
- تاریخ ایجاد در 22 خرداد 1395
- بازدید: 2210