شهادت می دهم که :

خداوندا به یکتایی ات شهادت می دهم و ایمان دارم که موجودی را در هستی نمی توان یافت که در خصوصیتی توان ایستادن در کنار تو را داشته باشد؛ و تو را همتایی نیست. تو در تمامی خصوصیاتت نمونه ای همچون خودت نداری و یکتایی ای خالق هستی. خداوندا شهادت می دهم که این جهان را قیامت و معادی قرار داده ای تا همه در پیشگاه تو حاضر شده و پاسخ رفتار و افکار خود را در این دنیا دریافت کنند و شهادت می دهم که برای ما راهنمایان متعددی از میان خود ما بر انگیخته ای که ما را به صراط حق و به سوی هدایت و سعادت رهنمون نمایند و نشانه های حق بر زمین همیشه حاضر خواهند بود و حجت را بر ما تمام خواهند کرد. خداوندا در مهر مهربانترینی، در شکوه با شکوه ترینی، در عظمت عظیم ترینی، در قدرت قدرتمند ترینی، در صفا با صفا ترینی، در عطوفت عطوف ترینی، در بزرگی بزرگ ترینی ، در علم عالم ترینی، در عدالت عادل ترینی، در خلق خالق ترینی، در جنگ جنگجو ترینی، در مکر مکار ترینی، در رحمت رحیم ترینی، در عقل عاقل ترینی،  در عشق عاشق ترینی و... خداوندا فقط تو را می پرستم و از تو مدد می جویم. ایا به غیر تو مدکاری می توان یافت، البته که نه خداوندا از محدوده خداییت مفری نیست و چگونه می توان تصور فرار مخلوق را از خالق کردن. اری تویی که تکیه گاه بی پناهانی. تکیه گاهی بی بدیل و برای تمامی فصول. خداوندا در هنگامه ها تنها تو هستی که انسان به او می رسد و ناخوداگاه متوجه ات می شود حتی اگر تا قبل از ان در غفلت بوده باشد. این نشان می دهد که در هنگامه ها شاید انسان به اصالت خود بازگشت می کند. هر کسی کو دور ماند از اصل خویش    بازجوید روزگار وصل خویش. خداوندا تو نیاز به تصدیق ما نداری، ولی اگر بتوانیم به مرحله ای برسیم که توان معرفتی تصدیق تو را داشته باشیم انوقت می توانیم ادعا کنیم که در مرحله ای از معرفت را طی کرده ایم و این موجب فخر ما خواهد بود. پس خداوندا توفیق شهادتین را به ما عطا بفرما که فخری بالاتر از معرفت وحدانیت تو وجود ندارد و چون شهادت به وحدانیت تو اید دیگر مراحل فرعی خواهد بود و به دنبال ان خواهد امد. خداوندا از مکر روزگار و از پیچیدگی بشر به تو پناه می برم و شهادت می دهم دوای درد تمامی الام بشر تویی و تنها تو هستی می توانی در کلاف مکر ماکران و دنیاییان نور هدایت باشی و در هنگامه های کلاف سردرگم مکر دنیا مداران تلالو نور هدایت توست که کور سوهایی در دل گرفتاران  است و انان را به هدایت می طلبد. بزرگی بزرگان عالم در کنار بزرگی تو ناچیز، پیچیدگی پیچیده ترین ها در کنار پیچیدگی تو ساده، بخشش بخششگران در کنار بخشش تو ناچیز، لطافت لطیف های دنیا در کنار لطافت تو زبر،  قدرت قدرتمداران در کنار قدرت تو ضعف، کرامت تو در کنار کریمان عالم هیچ، مکر مکاران در کنار مکر تو سهل، سیاست سیاستمداران در کنار سیاست تو نقش بر اب و خدایا مهر مهروزان عالم در کنار مهر تو هیچ و... پس خدایا چگونه ما را می تواند یارای صحبت کردن در خصوص تو باشد. خداوندا اگرچه ظرفیت بشر را بسیار وسیع افریدی ولی بزرگی تو وسیعتر از ان است اما مسولیت ما سعی در فهم تو است و انچه از مسولیت بشر یافته ام اول انسان زیستن و در مرحله بالاتر فهم تو است. اگر چه شاعر عزیزی می گوید ملکا ذکر تو گویم که تو در فهم نیایی، ولی به نظرم این مسولیت را خدا برای ما تعیین کرده و راه های ان را هم قرار داده است. یکی از ان خالص سازی روح است و تاکید بر تقوا بر همین اساس است و پیش زمینه معرفت رعایت شرایط خالص شدن و مبری شدن از ناخالصی هاست. ولی علم هم چشمه هایی را در ذهن می گشاید که وسعت ذهن را افزایش می دهد و این دو تقوا و علم با هم کلید فهم خداوند می شوند، خداوندا از تو مدد می جویم که فرصت تقوا و علم را ما عطا کنی، خدایا چی می شد ما هم مولانایی دیگر می شدیم. یا حکیمی چون فردوسی و یا عارفی همچون ابن عربی و یا فیلسوفی همچون ملاصدرا، و یا جامع الاطرافی همچون امام خمینی (ره)، و یا کمتر از ان توفیق همراهی و مدد گرفتن از دم مسیحایی انان. خداوندا اطمینان بخش ترین هایی و تو ای خدا در حالی که به هیچ چیز این دنیا اطمینانی نیست تنها تویی که اطمینان بخشی و به زندگی حیوانی ما معنی می دهی ، زندگی خالی از تو زندگی نیست بلکه تنها زیستن حیوانی است و با تو است که زندگی هدفی بالاتر از سطح حیوانی می یابد و به بالاتر ها راه می یابد. خداوندا توفیق پریدن از ابعاد این دنیایی را  به ما عنایت فرما. خداوندا بهترین های خلقت از کسانی بودند که تو را بهتر فهمیدند پس با نور معرفتت ما را در زمره بهترین ها قرار ده. خداوندا اگر چه به قول امام خمینی ره عالم محضر تو است ولی با گذشت زمانی طولانی از تاریخ نسل های زیادی از خوبان هم اکنون در خزانه تو حاضر و جمعند پس خداوندا اگر در این دنیا توفیق هم نشینی با مصلحین و صالحان و اولیا تو برای ما نبود بعد از مرگ ما را با انان توفیق هم نشینی قرار ده.

+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم شهریور ۱۳۸۸ ساعت 16:5 شماره پست: 52

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

حلالیت‌طلبیدن یا عذرخواهی چند ماه پیش یک استاد جامعه‌ شناسی دانشگاه تهران فوت کرد. او گرایشات مذهب...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
اگر حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسراییل را برد نظامی بدانیم؛ حمله به زنان سرزمینم توسط «گشت ارشاد ای...