مفهوم آزادی در تفکر مهاتما گاندی

آزادی در تفکر گاندی به عنوان یک ارزش نهایی (Ultimate Value) به حساب نمی آید و همین شاید یکی از مشکلات تفکر گاندی بزرگ محسوب شود، و این عشق (Love) و عدم خشونت (Non-Violence) است که از ارزش های نهایی در این تفکر این انقلابی هندو محسوب می گردد. گاندی زمانی از آزادی سخن می گوید که تنها موضوع رهایی هند و هندی ها از سلطه انگلیس به میان می آید.  او در تعریف آزادی نیز به شیوه خاص مذهب هندو تکیه می کند و آزادی را موقعی می داند که انسان به موکشا (رهایی) دست یابد. در نگرش او سعادت در بالاترین رده ارزش قرار دارد. نظریه گاندی بر فرد گرایی استوار است و معتقد است که اگر تک تک افراد یک جامعه به موکشا و نهایتا به سعادت برسند، جامعه نیز خود به خود به سعادت خواهد رسید و جامعه سعادتمندی ساخته خواهد شد. گاندی معتقد است که انسان آزاد است ولی در محدوده جبر خداوندی عمل می کند و نهایتا هم کاری که خداوند بخواهد پیش می رود (تقدیر). گاندی آزادی را در پهنه اجتماعی دانسته که باید محقق گردد و البته گاندی به حق این اعتراف را دارد که آزادی به صورت مطلق نخواهد بود و نسبی می باشد. حتی عدم خشونت مطلق هم در این دنیا وجود نخواهد داشت و مطلق عدم خشونت وقتی محقق خواهد شد که روح از بدن انسان جدا شود.

ضرورت، کارما، آزادی و جبر و اختیار (Necessity, Karma, Freedom, Determent):

در تفکر گاندی نوعی جبر متافیزیکی وجود دارد. به طوری که گفته می شود که ما در کشتی قرار داریم که آزادی ما محدود و در همین محدوده کشتی خواهد بود که به جای خاصی برده می شویم. آزادی در محدوده ی قانون "کارما" است که معنی پیدا می کند که کارما همان قانون عمل و عکس العمل (Action and Reaction) خواهد بود. تحقق جبر انسان هم در تولد او در کاست (طبقه) خاص است؛ ولی قانون موکشا این راه را برای معتقدین به مذهب هندو باز نگه می دارد  و البته این ضرورت زندگی و هدف یک هندوست که از این وضعیت خود را نجات دهد و آینده خود دوباره سازی نماید. هندوها اگرچه ممکن است که نتوانند بین کاست های اجتماعی ثابت اجتماعی خود را جابجا کنید، ولی این ظرفیت در جامعه کنونی و تحول یافته هندو وجود دارد که در کلاس اجتماعی هندوها خود را ارتقا بخشند. کارما را می توان همان زندگی نیز معنی کرد که به انسان این توان و اختیار را می دهد که انتخاب کند که چگونه زندگی کند و همین جاست که تا حدودی آزادی نیز خود را نشان داده و معنی خود را پیدا می کند.

اما چگونه یک اجتماع به آزادی دست می یابد؟ گاندی معتقد است که برای تشویق اجتماع به حرکت در راستای آزادی، ابتدا باید حق اشتباه توسط انسان را به رسمیت شناخت (Right to error). اگر ضرورتی وجود دارد این ضرورت آزادی است؛ انسان در زندگی مختار است و می تواند یک اقدام منفی را انتخاب کند، اما بدتر از آن این است که بشر اقدامی انجام ندهد. انسان آزاد است که انتخاب کند. آزادی را می توان یک پاسخگویی اخلاقی و شخصی دانست. انسان آزاد است که یک ارزش را انتخاب کند. در اینجا آزادی و مسولیت با هم می آیند؛ لذا چون انسان آزادِ در انتخاب ارزش هاست، پس برای آینده خود نیز او خود پاسخگو خواهد بود.  اما هر فرد همانطور که در قبال زندگی خود پاسخگوست در قبال جامعه نیز پاسخگو خواهد بود. انسان آزادِ در انتخاب است و لذا نمی تواند فرد دیگری را در قبال انتخابی که کرده سرزنش کند. انسان باید به خالص سازی (Purification) خود تا حدی اقدام نماید که در حیات و تولد بعدی، با انتخاب بهتری برای زندگی جدید مواجه شود. عبادت انسان را خالص می کند و همنطور موارد دیگر ذکر شده از جمله ریاضت، مدیتیشن و... گاندی معتقد است با خالص شدن انسان ها صدای از درون (Inner Voice) او را به انتخاب های بهتر در زندگی اش راهنمایی خواهد کرد. اما باید گفت رسیدن به مطلقِ غیر خشونت آمیز بودن، هنگامی میسر است که موکشا اتفاق بیفتد و آن هنگامی است که مرگ انسان را فرا می گیرد. موکشا آزادی مطلق و شرایط مطلق غیر خشونت آمیز بودن را فراهم می کند. 

گاندی معتقد است که دارما (Dharma) یا همان انجام تکالیف دینی است که شرایط را برای ایجاد موکشا فراهم می کند. اما سوال این جاست که آیا انسان آزاد به انجام هر عملی است؟ پاسخ این است که انسان آزاد به انجام هر کاری است. اما این آزادی، آزادی اصیل و واقعی نخواهد بود و از سمت تفریط آن نیز اگر انسان هم عملی انجام ندهد در مراحل انسانی سقوط خواهد کرد.

+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم دی ۱۳۹۲ ساعت 17:8 شماره پست: 378

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در انتخابات اسفند 1402، دامی برای...
داوود حشمتی - روزنامه‌نگار نزدیک به دو ماه از برگزاری انتخابات سال 1402 گذشته و ایران در حوزه‌های م...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
اعتراض شدید آذر منصوری به بازگشت گشت ارشاد: صحنه‌های زشت برخورد خشن با زنان با شدت بیشتر در حال تکرا...