در این مجال سخن آهسته ران، که نمایندگان خدا در زمین نشنوند
دوستی که به تبیین جایگاه برخی موضوعات اساسی در اسلام داد سخن می راند، گفت: "این که برای انسان آزادی، اختیار، مالکیت و... قایلید، باید بدانید که در اسلام این ها ارزشی محسوب نمی شوند و در خصوص جایگاه مالکیت در اسلام باید گفت که ما در برابر خدا هیییییییییچ نداریم، و همه از آنِ اوست."
گفتم گیرم که در مقابل خالقِ خود هیچ نداشته باشیم و بی ادعا، که ما مخلوق اوییم و رسم ادب حکم می کند که اظهار فقر کنیم؛ ولی داده هایی داریم که این همه تاکید به سوالِ نکیر و منکرمان می کند و بهشت و جهنمی از قبال آن مسولیت ساخته می شود، که نداده و نداشته را چه مسولیتی متصور است؟!!.
از سویی دیگر، صدای خود خفیف دار و سخن به آهستگی ران برادر، که اگر این تئوری تان را نمایندگان خدا در زمین؟!! بشنوند، ممکن است بر موج این تئوری سوار و این چند متاع نیم بندِ نداشته امان! را نیز که تو امانتی از نزدِ خدا بیش نمی دانی را، به نمایندگی از او؟!! از ما باز پس ستانند، و واقعا بیچیزمان کنند!.
امروز می بینی که نمایندگان خدا؟!! به نمایندگی اش چه جنایت ها که نمی آفرینند و تئوری های اینچنینی در خدمت ظلمِ شان قرار گرفته تا اسب غارتگرِ جان، مال، عزت و آبرو را بر بدنِ رنجور بندگان و مخلوقات خدا بتازانند و به زعم خود حق خدا را از مخلوقش استیفا نمایند؛ که در این دور وارونه، دیروزمان مثل امروزمان بود و با همین تئوری، فردایمان هم مثل امروزمان خواهد بود.
باید گفت که به رغم این دوست، خداوند بسیار داده و ما بسیار داریم و بر همین داده ها و داشته هاست که انتظار از ما دارد وگرنه اگر نداده بود و نداشتیم که انتظاری نباید می داشت؛ از فقیران چه انتظار باید داشت؟!!
+ نوشته شده در سه شنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 10:17 شماره پست: 591
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: دل نوشت ها و نظرداشت ها
- تاریخ ایجاد در 20 خرداد 1395
- بازدید: 2420